استارت آپ چیست؟

گاهی اوقات به نظر می رسه که رایج ترین کلمه امروز “استارت آپ” است. در مراکز فناوری مانند سیلیکون ولی، سنگاپور یا هر مرکز راه اندازی دیگه ای، بسیاری از افراد در حال ایجاد و راه اندازی شرکت های نوپای خود هستن. گرچه تعریف رایج از استارتاپ به عنوان “یک شرکت فناوری با کمتر از 100 نفر” اشتباه نیست، اما این تعریف جامعی از فلسفه کلی استارت آپ نیست.

شرکت نوپا یا استارت‌ آپ (به انگلیسی: startup‎، کوتاه‌ شدهٔ startup company) به یک شرکت یا کسب و کار گفته می‌شود که معمولاً به تازگی و در نتیجهٔ کارآفرینی ایجاد شده‌است، رشد سریعی دارد، و در جهت تولید راه حلی نو آورانه و دوام پذیر برای رفع یک نیاز در بازار شکل گرفته‌ است.

در اینجا من استارت آپ رو با توجه به افسانه سیلیکون ولی استیو بلنک بررسی می کنم:

تعریف یک استارتاپ:

سال ها سرمایه گذاران با استارتاپ ها به عنوان کسب و کارهای کوچک برخورد می کردن. این موضوع یک مشکل واقعی است، زیرا یک تفاوت بزرگ مفهومی و سازمانی بین یک شرکت نوپا، تجارت کوچک و بزرگ وجود داره. به گفته استاد استارتاپ استیو بلنک، استارتاپ “سازمانی موقته که برای جستجوی یک مدل تجاری تکرار پذیر و مقیاس پذیر طراحی شده “، در حالی که یک کسب و کار کوچک مطابق با مدل تجاری ثابت کار می کنه.

این مفهوم برای یک بنیانگذار استارتاپ به معنای سه عملکرد اصلی زیر است:

• ارائه یک چشم انداز از محصول با مجموعه ای از ویژگی ها؛
• ایجاد یک سری دورنما از مدل کسب و کار در مورد مشتریان، توزیع ها و امور مالی شرکت.
• دانستن اینکه آیا مدل شما بر اساس آنچه که از رفتار مشتری پیش بینی کرده، مدل مناسبی است یا نه.

به گفته استیو بلنک، شش نوع مختلف استارتاپ وجود داره:

1-استارت آپ سبک زندگی: افراد خویش فرما

کارآفرینان سبک زندگی، زندگی ترجیحی خود رو می گذرونن و برای هیچ کس کار نمی کنن، بلکه برای خودشان کار می کنن. در سیلیکون ولی، چنین متخصصانی رمزگذاران مستقل یا طراحان وب هستن که عاشق شغل خود هستن.

2-استارت آپ های مشاغل کوچک: تأمین خانواده

مشاغل کوچک فروشگاه های مواد غذایی، آرایشگاه ها، نانوایان، آژانس های مسافرتی، نجارها، الکتریکی ها و غیره هستن. آن ها کسانی هستن که تجارت خود رو برای تأمین غذای خانواده اداره می کنن. کارآفرینی مشاغل کوچک برای بزرگ شدن طراحی نشدن.

3- استارتاپ های مقیاس پذیر: برای بزرگ شدن به وجود آمدن

گوگل، اوبر، فیس بوک، توییتر فقط آخرین نمونه های استارت آپ های مقیاس پذیرن. از همان ابتدا، بنیانگذاران معتقدن که می خوان جهان رو تغییر بدن. چنین استارتاپ هایی بهترین و درخشان ترین افراد رو استخدام می کنن. آن ها همیشه به دنبال یک مدل تجاری قابل تکرار و مقیاس پذیر هستن.

وقتی این مدل رو پیدا کردن، شروع به جستجوی سرمایه بیشتر برای رونق کسب و کار خود می کنن. استارت آپ های مقیاس پذیر اغلب در دسته های نوآوری (سیلیکون ولی، شانگهای، نیویورک، بوستون، اسرائیل و غیره) با هم گروه میشن.

4-استارت آپ های قابل خرید: برای خریده شدن به وجود آمدن

در طول پنج سال گذشته، استارتاپ هایی که اپلیکیشن های وب و برنامه های تلفن همراه رو ارائه میدن، به شرکت های بزرگتر فروخته می شن. این گرایش بیشتر و بیشتر محبوب میشه. هدف آن ها ساختن یک شرکت میلیارد دلاری نیست، بلکه اینه که به یک شرکت بزرگ تر با مبلغی نقدی فروخته شه.

5- شرکت های بزرگ استارت آپ: نوآوری کنین یا از بین برین

شرکت های بزرگ طول عمری محدود دارن. تغییر در ترجیحات مشتری، فناوری های جدید، مسائل مربوط به قانون، رقبای جدید باعث ایجاد فشار میشه و شرکت های بزرگ رو مجبور می کنه محصولات جدیدی رو برای مشتریان جدید در بازارهای جدید ایجاد کنن (به عنوان مثال گوگل Google و اندروید Android).

6- استارتاپ های اجتماعی: مأموریت – تفاوت

استارت آپ های اجتماعی پرشور هستن و برای ایجاد تغییر به وجود آمدن. با این حال، برخلاف استارتاپ های مقیاس پذیر، مأموریت آن ها اینه که دنیا رو به یک مکان بهتر، نه به خاطر ثروت، بلکه برای یک ایده تبدیل کنن.

7 گام اساسی برای راه اندازی استارت آپ:

خوشحالم که دانش و تجربیات خودم رو با شما به اشتراک میذارم تا در حین گذروندن روند راه اندازی استارت آپ، کارها رو برای شما کمی آسان تر و کم استرس تر کنم. در حالی که واقعاً صدها قدم برای راه اندازی شرکت خود بر می دارین، من 7 مرحله برتر رو که باید برای راه اندازی شرکت خود انجام بدین، توضیح میدم.

من هر مرحله رو به طور کامل شرح میدم تا شما درک بهتری از آنچه در مورد آن صحبت می کنم داشته باشین. برای راه اندازی شرکت استارتاپی خود می تونین از این راهنما به عنوان طرح اصلی خود استفاده کنین.

یک طرح تجاری (بیزنس پلن) تهیه کنین

داشتن ایده یک مسئله است، اما داشتن یک طرح تجاری قابل قبول یک داستان دیگه است.

در زیر نگاهی می اندازیم به تعداد افرادی که شرکت های خود رو با یک طرح تجاری کامل راه اندازی می کنن:

36٪ وام دریافت کردن.

36٪ سرمایه گذاری دریافت کردن.

64٪ تجارت خود رو توسعه دادن.

از افراد فاقد برنامه تجاری:

18٪ وام دریافت کردن.

18٪ سرمایه گذاری دریافت کردن.

43٪ تجارت خود رو توسعه دادن.

من به زودی جنبه های مالی راه اندازی شرکت استارتاپی شما رو مورد بحث قرار میدم، اما واضحه که برای استارت آپ و راه اندازی مشاغل جدید به پول نیاز دارین. یک طرح تجاری مناسب، مزیت قابل توجهی به شما میده. حالا چگونه می تونین یک طرح تجاری تنظیم کنین؟

به زبان ساده، یک طرح تجاری شرح مکتوب آینده شرکت شماست. شما آنچه رو که می خواین انجام بدین و چگونگی برنامه ریزی برای انجام آن رو بیان می کنین. به طور معمول، طرح تجاری 3 تا 5 سال اول استراتژی کسب و کار شما رو مشخص می کنه. طرح تجاری باید اولین کار در لیست شما باشه چون شما در برخی از مراحل باقی مانده از آن استفاده می کنین.

بودجه مناسب رو تأمین کنین

برای اینکه استارت آپ خود رو سرپا کنین، به سرمایه کافی نیاز دارین. هیچ رقم جادویی وجود نداره که برای همه مشاغل اعمال شه. بدیهی است که هزینه های راه اندازی از یک صنعت به صنعت دیگه متفاوته، بنابراین بسته به شرایط، ممکنه شرکت شما به بودجه کم یا زیادتر نیاز داشته باشه.

برای یک استارت آپ کوچک و نیمه وقت که فاقد تجهیزات، حقوق کارمندان یا هزینه های مازاد است، ممکنه بودجه شما کمتر از 10 هزار دلار باشه. سایر سرمایه گذاری ها ممکنه میلیون ها دلار هزینه داشته باشن. منبع اصلی این بودجه چیست؟

ماهانه تقریباً 565،000 شرکت استارت آپ در ایالات متحده راه اندازی میشن. به طور متوسط این مشاغل 78406 دلار درآمد دارن. براساس نمودار بالا، اکثریت قریب به اتفاق این پول از جیب کارآفرینان بیرون میاد. هزینه انجام تجارت بسیار بیشتر از آن چیزیه که مردم در ابتدا فکر می کنن.

تمام برنامه های تجاری حاوی یک برنامه مالی هستن. این طرح معمولاً شامل موارد زیر است:

• ترازنامه
• پیش بینی فروش
• شرح سود و زیان
• شرح جریان وجوه نقد

82٪ مشاغل به دلیل مشکلات گردش پول نقد شکست می خورن.

برای تعیین اینکه چه مقدار بودجه برای شروع کار باید جمع کنین، از این صورت های مالی استفاده خواهید کرد. ممکنه متوجه بشین که این رقم به طور قابل توجهی از مقداری که انتظارش رو داشتین بیشتره. به عنوان مثال، من مطمئن هستم که فردی رو دیدین که میگه: “این یک اپلیکیشن عالیه” یا “من باید برای این برنامه بسازم.” آیا می دانید ساخت یک برنامه موبایل چقدر هزینه داره؟

حتی اگه فقط با چند نفر یک فروشگاه برنامه کوچک ایجاد کنین، احتمالاً هزینه شما از 50،000 تا 100،000 $ خواهد بود. این هزینه فقط برای ساختن برنامه است و تازه شامل هزینه اجرای آن یا هزینه های جذب مشتری نمیشه.

نکته ای که من مطرح می کنم اینه برای تأمین بودجه مناسب، باید بدونین که چه مقدار پول نیاز دارین. برای یافتن این رقم، شما باید واقع بینانه در مورد برنامه های تجاری خود از نظر مالی تحقیق و پیش بینی کنین.

به عنوان مثال شرکت تازه وارد شما به 100000 دلار نیاز داره تا راه اندازی بشه. اگه 100000 دلار ندارین چه می کنین؟ نگران نباشین رویای شما هنوز نمرده. شما گزینه هایی پیش رو دارین، اما باید همه آن ها رو با احتیاط بسنجین تا از پرداخت ضررهای عظیم جلوگیری کنین.

22 درصد وام های تجاری به مشاغل کوچک اختصاص داده میشه. اکثریت قریب به اتفاق وام های تجاری مربوط به شرکت های بزرگیه که از قبل تأسیس شدن. دلیلی وجود داره که این تعداد بسیار کمه. کمتر احتمال داره که بانک ها مبالغ زیادی رو به شرکت های جدید بدون درآمد و دارایی به عنوان پیش پرداخت بدن.

به همین دلیل بودجه بانکی در گرافیک منابع مالی که قبلاً به آن ها اشاره کردیم و در مورد آن ها بحث کردیم، رتبه یکی مانده به آخر بود. بنابراین اگه نمی تونین از یک بانک پول بگیرین یا فقط می تونین بانکی رو پیدا کنین که نرخ بهره بی نظیری به شما ارائه میده، گزینه های دیگه چیست؟

سرمایه گذاران رو پیدا کنین. سرمایه گذاران می تونن:

دوستان، خانواده، سرمایه گذاران فرشته، سرمایه گذاران خطرپذیر باشن. با دقت پیش برین چون نمی خواین که سهام عمده شرکت خود رو قبل از شروع به کار از دست بدین. نوع استارت آپی که شروع می کنین نیز در احتمال اینکه سرمایه گذاران فرشته و سرمایه گذاران خطرپذیر به شما کمک کنن مؤثره.

بیش از نیمی از سرمایه گذاران خطرپذیر در نرم افزار و فناوری سرمایه گذاری می کنن. اگه در منطقه خاصی نباشین، یافتن سرمایه گذاران خطرپذیر ممکنه آسان نباشه. این نمودار توضیح میده که چگونه موقعیت مکانی شما می تونه تغییر ایجاد کنه.

اگه سرمایه گذار بالقوه ای پیدا کردین، باید بدونین که چگونه ایده خود رو به سرعت و به طور موثر مطرح کنین. شما باید رقم های مالی خود رو حفظ کنین. به برنامه کاری خود مراجعه کنین. مطمئن بشین که قابل ارائه است تا بتونین نسخه ای از آن ها رو به سرمایه گذاران بدین، اما همچنین باید بدونین که چگونه استراتژی راه اندازی خود رو با موفقیت به طور شفاهی بیان کنین.

برنامه کاری شما باید خلاصه اجرایی مناسبی داشته باشه. سرمایه گذاران افراد پرمشغله ای هستن و وقت ندارن که کل برنامه شما رو بخونن، پس باید خلاصه اجرایی استارت آپ شما دلیلی واضح برای سرمایه گذاری به آن ها بده. پس از تأمین اعتبار مناسب، می تونین به مرحله بعدی راه اندازی شرکت استارتاپ خود برین.

خود رو با افراد مناسب محاصره کنین

در هنگام راه اندازی شرکت استارت آپ خود به کمک نیاز دارین. از کجا شروع میکنین؟

وقتی کارآفرینان کار خود رو شروع می کنن، افراد خاصی درنظر گرفته میشن. مطمئناً، برای کمک به اداره شرکت خود به تعدادی کارمند و مدیر نیاز دارین. به چند نفر نیاز دارین؟ بستگی داره به زمینه صنعتی که شرکت شما در آن فعالیت داره. مثالی از یک مطالعه در مورد میزان کارمندان شرکت های نوپا در صنعت فناوری رو نگاه کنین:

بر اساس این اطلاعات، اکثریت قریب به اتفاق شرکت های نوپا تیم های کوچکی هستن. اگه در صنعت رستوران داری شغلی راه اندازی می کنین، این اعداد به طور قابل توجهی متفاوت خواهد بود. شما به خدمتکاران، کارمندان آشپزخانه، متصدیان بار و مدیران نیاز خواهید داشت. قبل از هر کاری باید نام تجاری خود رو ثبت کنین. پس از ثبت نام کسب و کار، باید شماره شناسه مالیاتی رو هم از سازمان امور مالیاتی دریافت کنین.

همچنین شما باید با افراد زیر مشورت کنین:

• وکیل
• حسابدار
• مشاور مالی

این سه نفر می تونن به صرفه جویی در کسب و کار شما در طولانی مدت کمک کنن، حتی اگه در زمینه حقوق، امور مالی و حسابداری متخصص باشین آن ها می تونن الزامات قانونی و تعهدات مالیاتی رو بر اساس چگونگی ساختار کسب و کار شما توضیح بدن.

• مالکیت یگانه
• شراکت
• شرکت

شرکت با مسئولیت محدود

در حالی که وکیل، حسابدار و مشاوران مالی شما لزوماً کارمندان شما نیستن، اما افراد مهمی هستن که باید نزدیک خود داشته باشین. بیمه رو فراموش نکنین. یک نماینده بیمه پیدا کنین که بتونه با نرخ مقرون به صرفه شما رو تحت پوشش زیادی قرار بده. حالا می تونین استخدام افراد درون سازمان خود رو شروع کنین.

4: دفتر کار پیدا کنین و یک وب سایت بسازین

استارت آپ شما به آدرس فیزیکی و آدرس وب نیاز داره. اعم از دفاتر، فضای خرده فروشی یا محل تولید، برای اداره شرکت خود باید ملکی رو خریداری یا اجاره کنین.

همانطور که در نمودار مشاهده می کنین، اجاره ملک برای تجارت شما به طور قابل توجهی گران تر از خریده. با این اوصاف، ممکنه واقع بینانه نباشه که همه کارآفرینان بیشتر سرمایه خود رو در املاک و مستغلات وارد کنن.

شما باید برای این کار در بیزنس پلن خود استراتژی تعیین کنین. سعی کنین بودجه کافی برای خرید ملک تأمین کنین. خرید ملک ارزش سرمایه گذاری رو داره و در طولانی مدت در هزینه های شما صرفه جویی می کنه.

همچنین باید یک وب سایت ایجاد کنین. منتظر نباشین که کسب و کار شما به طور رسمی شروع بشه تا پس از آن وب سایت شما راه اندازی بشه. هرگز برای شروع تبلیغات کاری خیلی زود نیست. اگه مشتری ها به دنبال یافتن خدماتی در صنعت شما به صورت آنلاین هستن، باید بدونن که شما وجود دارین.

حتی می تونین از طریق وب سایت خود درآمدزایی کنین. اگه امکانش هست، شروع به گرفتن برخی پیش سفارش ها و قرار ملاقات ها کنین. شکل زیر از تسلا برای کسانی که از مدل کسب و کار پیش خرید اطمینان ندارن، آورده شده :

فقط مطمئن بشین که وب سایت شما سریع است. امروز، شرکت شما بدون حضور آنلاین نمی تونه زنده بمونه. اگه قبلاً هرگز وب سایتی راه اندازی نکردین، می تونین راهنمای ساخت اولین وب سایت من رو دنبال کنین. ممکنه کار دشواری به نظر برسه، اما واقعاً خیلی هم سخت نیست. پس از راه اندازی وب سایت، باید حضور دیجیتالی خود رو گسترش بدین.

از پلتفرم های رسانه های اجتماعی زیر استفاده کنین:

• فیس بوک Facebook
• توییتر Twitter
• اینستاگرام Instagram
• اسنپ چت Snapchat

مشتریان احتمالی شما از این پلتفرم ها استفاده می کنن، بنابراین شما هم باید در آن ها حضور داشته باشین.

یک متخصص بازاریابی بشین

باید تبدیل به یک متخصص بازاریابی بشین. ممکنه شما بهترین محصول یا خدمات رو در جهان داشته باشین، اما اگه کسی در مورد آن اطلاعاتی نداشته باشه، استارت آپ شما نمی تونه موفق بشه.

از تکنیک های بازاریابی دیجیتال استفاده کنین مانند:

1. بازاریابی محتوا
2. بازاریابی مشارکتی
3. بازاریابی ایمیلی
4. بهینه سازی موتور جستجو (SEO: Search engine optimization)
5. بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM: Social media marketing)
6. بازاریابی موتور جستجو (SEM: Search engine marketing)
7. تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک (PPC: Pay-per-click advertising)

درباره تمام روش های بازاریابی بالا، میتونین مطالب جامع و ارزشمندی در وبلاگ من پیدا کنین. اگه در یک جامعه محلی کسب و کار کوچکی رو شروع می کنین، می تونین از برخی روش های قدیمی و معمول مانند:

چاپ تبلیغات، تبلیغات رادیویی، تلویزیون، بیلبوردها استفاده کنین. با اینکه این روش ها می تونن مؤثر باشن، تلاش های بازاریابی برونگرا مانند گذشته تأثیر گذار نیست.

اگه در یک ذهنیت قدیمی گیر کردین و نمی تونین با روندهای جدید دنیای بازاریابی سازگار بشین، برای اینکه استارت آپ خود رو سرپا کنین، خیلی باید تلاش کنین. برای آن دسته از شما که بازاریاب کارآمدی نیستین، بسته به اندازه شرکت خود یک مدیر بازاریابی یا حتی یک تیم بازاریابی استخدام کنین. تلاش های بازاریابی شما یکی از مهم ترین مؤلفه های راه اندازی کسب و کار نوپای شما خواهد بود.

برای بازاریابی بودجه اختصاص بدین. نحوه توزیع این پول رو در کانال های مختلف تعیین کنین. برنامه ای داشته باشین و سعی کنین برای هر کمپین بازده خود رو به حداکثر برسونین.

نمودار بالا نشون می ده که شرکت ها کجا بیشترین و کمترین میزان بازگشت سرمایه رو بر اساس هزینه بازاریابی خود دارن.

قبل از اینکه کل بودجه خود رو صرف چیزی مانند تبلیغات بنر کنین، این اعداد رو در نظر داشته باشین.

نکته اصلی اینه: بازاریابی باید در اولویت اصلی استارتاپ شما باشه.

یک پایگاه مشتری ایجاد کنین

اگه به ترتیب این طرح رو دنبال می کنین، خبر خوب اینه که شما از قبل در مسیر درست ساختن مشتری قرار دارین. راه اندازی یک وب سایت، رشد حضور دیجیتالی خود و تبدیل شدن به یک بازاریاب مؤثر، همه این مراحل در مسیر درستی است. اما اکنون زمان آزمایش این تلاش ها فرا رسیده.

درهای (یا وب سایت) خود رو برای تجارت باز کنین. جلب مشتری برای خرید اولین قدم است، اما کافی نیست. شما باید مشتریان خود رو دوباره برگردونین، این عبارت در مورد فروشگاه های فیزیکی و همچنین مشاغل تجارت الکترونیکی صادق است.

حالا چه رازی برای جذب مشتری های مکرر وجود داره؟ هیچ رازی وجود نداره.

خدمات به مشتری

خدمات به مشتری

خدمات به مشتری

مشتری باید اولویت اصلی شما باشه، مشتری ها خطوط حیاتی مشاغل شما هستن و باید مطابق با آن ها رفتار بشه. پس از ایجاد یک مشتری ثابت، می تونین از آن به نفع خود استفاده کنین. شما از مشتریان فعلی خود بیشتر از مشتریان جدید پول دریافت خواهید کرد.

چگونه محصولات یا خدمات بیشتری رو به مشتریان فعلی خود می فروشین؟ بیش فروشی Upselling. این روش مؤثرتر از فروش متقابله Cross selling. کمتر از 0.5٪ مشتریان به فروش متقابل پاسخ میدن، در حالی که بیش از 4٪ از مشتریان شما به روش بیش فروشی واکنش نشان میدن. این استراتژی ها هر دو تلاش های بازاریابی شما رو مؤثرتر می کنن. به طور کلی، ایجاد، ساختن و حفظ پایگاه مشتری به شما کمک می کنه تا استارتاپ خود رو راه بندازین.

برای هر چیزی آماده باشین

انتظار اتفاقات غیرمنتظره رو داشته باشین. راه اندازی شرکت تازه تأسیس شما آسان نیست و باید در این راه برای برخی از موانع برنامه ریزی داشته باشین. نذارین این سرعت گیرها به سد معبر تبدیل بشن، وقتی مشکلی پیش آمد، دلسرد نشین.

به راه خود ادامه بدین و از مشکل عبور کنین، مشکلاتی که هنگام راه اندازی شرکت استارت آپ خود با آن روبرو خواهید شد، به شما کمک می کنه تا برای راه سخت پیش رو آماده تر بشین. حتی پس از راه اندازی و فعالیت کسب و کار، لزوماً برای کل چرخه عمر شرکت شما مسیر هموار نخواهد بود.

در حالی که شرکت شما فعالیت می کنه، با فراز و فرودهایی روبرو خواهید شد. اشتباهات و عقب نشینی ها اتفاق می افته. برخی از این موارد از کنترل شما خارج میشن، مانند یک فاجعه طبیعی یا یک بحران اقتصادی در کشور. کارمندان می آیند و می روند. با تصمیمات سخت و دو راهی هایی روبرو میشین.

حتی گاهی اوقات، تصمیم اشتباهی می گیرین و ایرادی هم نداره. بخشی از کارآفرین بودن یادگیری اشتباهات است، مهم اینه که اشتباه خود رو تشخیص بدین، به جلو برین و تمام تلاش خود رو بکنین تا مطمئن بشین این اشتباه تکرار نمی شه. قبض خود رو بپردازین، مالیات خود رو پرداخت کنین و در محدوده قانون فعالیت کنین. تا زمانی که این کارها رو انجام میدین، در آینده می تونین در مقابل هر مانعی که شرکت استارتاپی شما با آن روبروست، مبارزه کنین.

11 چالشی که استارت آپ ها با آن روبرو هستن

هر بنیانگذار استارتاپی از همان ابتدا می دونه که موانعی وجود داره. اما گاهی اوقات، این چالش ها هنوز هم می تونن شما رو غافلگیر کنن به این دلیل که شما فقط آن ها رو پیش بینی نکردین، از بهترین روش برای پاسخگویی مطمئن نیستین، یا هنوز منابع لازم برای پرداختن صحیح به آن ها رو ندارین.

در اینجا برخی از موضوعات اصلی که باید مراقب آن ها باشین ذکر شده، بنابراین می تونین از قبل برنامه ریزی کنین تا بدونین که در صورت مواجه شدن با آن ها چه کاری باید انجام بدین:

• چالش شماره 1: پول
• چالش شماره 2: غفلت از بازاریابی و فروش
• چالش شماره 3: عدم برنامه ریزی
• چالش شماره 4: یافتن افراد مناسب
• چالش شماره 5: مدیریت زمان
• چالش شماره 6: بنیان گذاران شما
• چالش شماره 7: افزایش مقیاس
• چالش شماره 8: محدوده امن شما
• چالش شماره 9: رقبا
• چالش شماره 10: مدیریت ضعیف
• چالش شماره 11: عدم دریافت راهنمایی