معروف‌ترین و مهم‌ترین انواع بازاریابی

همانطور که در بخش‌های پیش گفتیم، انواع مدل‌های بازاریابی وجود دارد که برخی از آنها معروف‌تر و همچنین پرکاربردتر از بقیه هستند که به آنها اشاره می‌کنیم: 1. آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) به این روش آمیخته…
معروف ترین مدل های بازاریابی
آنچه در این مقاله خواهید خواند
بازاریابی از دیرباز وجود داشته و هیچگاه قدیمی نخواهد شد. تنها به دلیل وجود رقبای زیاد در حوزه‌های مختلف کسب‌وکار، هر کسب‌وکاری برای موفقیت بیشتر، مدل‌های خاصی را تعریف کرده و طبق آن در مسیر کاری خود پیش می‌رود. این مدل‌ها برای کاربرد بیشتر به طور دائم به روز می‌شوند تا بتوانند موفق‌تر عمل کنند. برای اینکه بتوانیم مدلی را برای خود تعیین کنیم که بتوانیم به وسیله آن به هدف خود یعنی بازاریابی خوب برسیم، باید انواع بازاریابی را بشناسیم. این مدل‌ها به فکر شما در مسیر بازاریابی نظم لازم را می‌دهند و به شما در آنالیز رقبا و بازار کمک می‌کنند. پس برای خود و کسب و کار خود باید یک مدل بازاریابی مشخص کنیم تا بتواند در مسیر تجارت ما کمک کرده و رقبا و سیستم کاری آن‌ها را بیشتر به ما بشناساند و با بازار بیشتر آشنا شویم.

“بازاریابی بهترین ابزار برای تغییر جهان است. از بازاریابی سنتی گرفته تا بازاریابی دیجیتال، هر کدام نقش خود را در ساختن ارتباطات و ایجاد تحولات ایفا می‌کنند.”

معرفی معروف‌ترین و مهم‌ترین انواع بازاریابی

همانطور که در بخش‌های پیش گفتیم، انواع مدل‌های بازاریابی وجود دارد که برخی از آنها معروف‌تر و همچنین پرکاربردتر از بقیه هستند که به آنها اشاره می‌کنیم:

1. آمیخته بازاریابی (Marketing Mix)

به این روش آمیخته بازاریابی گفته می‌شود. این مدل به بازاریاب‌ها کمک می‌کند تا محصول مناسب را در زمان و مکان مناسب و با قیمتی کاملاً مناسب به دست مشتری برسانند. عناصر اصلی آمیخته بازاریابی شامل چهار P می‌شوند:
  • محصول (Product): طراحی و توسعه محصولاتی که نیازها و خواسته‌های مشتریان را برآورده می‌کنند.
  • قیمت (Price): تعیین قیمت مناسب برای محصولات که به جذب مشتری و رقابت با دیگران کمک می‌کند.
  • مکان (Place): انتخاب کانال‌های توزیع مناسب برای رساندن محصولات به دست مشتریان.
  • ترویج (Promotion): استفاده از روش‌های تبلیغاتی و ترویجی برای افزایش آگاهی و جذب مشتریان.
آمیخته بازاریابی اولین بار در دهه 1960 توسط جروم مک‌کارتی معرفی شد و از آن زمان تاکنون به عنوان یکی از اصول پایه‌ای بازاریابی مورد استفاده قرار گرفته است. این مدل به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا با ترکیب مناسب این چهار عنصر، استراتژی‌های بازاریابی خود را بهینه کنند و به اهداف تجاری خود دست یابند.

2. پیشنهاد ویژه فروش (USP)

این مدل به عنوان پیشنهاد ویژه فروش (Unique Selling Proposition) نیز شناخته می‌شود. این مدل برای زمانی استفاده می‌شود که برندها ترجیح می‌دهند تا مزایای منحصر به فرد خود را به اطلاع مشتریان برسانند. USP به تعریف ویژگی‌هایی کمک می‌کند که محصول یا خدمات شما را از رقبا متمایز می‌کند و ارزش بیشتری به مشتریان ارائه می‌دهد.
  • مثال‌ها:
    • کیفیت بالاتر: محصولاتی با دوام بیشتر و کارایی بهتر.
    • قیمت مناسب‌تر: ارائه محصول با قیمتی که به صرفه‌تر از رقبا است.
    • خدمات برتر: ارائه خدمات پس از فروش و پشتیبانی مشتریان با کیفیت بالا.

3. ماتریس BCG (Boston Consulting Group Matrix)

این روش با نام ماتریس BCG شناخته می‌شود که برای ارزیابی عملکرد محصول و تخصیص منابع به کار می‌رود. این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا محصولات خود را در چهار دسته زیر طبقه‌بندی کنند:
  • ستاره‌ها (Stars): محصولات با رشد بالا و سهم بازار بالا که نیاز به سرمایه‌گذاری دارند.
  • گاوهای نقدی (Cash Cows): محصولات با سهم بازار بالا و رشد کم که سودآوری بالایی دارند.
  • سگ‌ها (Dogs): محصولات با سهم بازار کم و رشد کم که باید از بازار حذف شوند.
  • علامت سوال‌ها (Question Marks): محصولات با رشد بالا و سهم بازار کم که نیاز به تحلیل و تصمیم‌گیری دارند.

معرفی معروف‌ترین و مهم‌ترین انواع بازاریابی

4. مدل جایگاه‌یابی برند (BPM)

این مدل بازاریابی جایگاه برند را در بازار نسبت به رقبا مشخص می‌کند و در واقع می‌توان گفت تصویری است که مشتری از یک برند دارد. BPM به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مزیت‌های رقابتی خود را شناسایی و تقویت کنند و جایگاه مناسبی در ذهن مشتریان ایجاد کنند. این مدل شامل موارد زیر است:
  • تحلیل بازار: بررسی بازار و شناسایی نیازها و ترجیحات مشتریان.
  • شناسایی نقاط قوت و ضعف: تحلیل رقبا و شناسایی نقاط قوت و ضعف برند خود نسبت به آن‌ها.
  • توسعه استراتژی‌های مناسب: تدوین استراتژی‌هایی برای بهبود جایگاه برند و تقویت مزیت‌های رقابتی.
BPM با تمرکز بر این موارد به شرکت‌ها کمک می‌کند تا در ذهن مشتریان خود تصویری مثبت و منحصر به فرد ایجاد کنند و به جایگاهی برجسته در بازار دست یابند. این مدل به ویژه برای شرکت‌هایی که در بازارهای رقابتی فعالیت می‌کنند، از اهمیت بالایی برخوردار است.

5. ارزش طول عمر مشتری (CLV)

به این مدل بازاریابی چرخه عمر مشتری (Customer Lifetime Value) نیز گفته می‌شود و نشان‌دهنده میزان درآمدی است که یک کسب و کار از یک مشتری در طول زمان خواهد داشت. CLV به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مشتریان با ارزش‌تر را شناسایی کرده و استراتژی‌های مناسبی برای جذب و نگهداری آنها توسعه دهند. این مدل شامل موارد زیر است:
  • تحلیل رفتار مشتریان: بررسی و تحلیل الگوهای خرید و تعاملات مشتریان با برند.
  • اندازه‌گیری ارزش مالی هر مشتری: محاسبه سود خالصی که هر مشتری در طول مدت رابطه‌اش با کسب و کار ایجاد می‌کند.
  • تعیین استراتژی‌های بازاریابی برای افزایش وفاداری مشتریان: توسعه برنامه‌ها و استراتژی‌هایی که به افزایش رضایت و وفاداری مشتریان منجر می‌شود.
استفاده از CLV به کسب و کارها کمک می‌کند تا سرمایه‌گذاری‌های بازاریابی خود را بهینه کنند و بر روی مشتریانی تمرکز کنند که بالاترین ارزش را برای آنها ایجاد می‌کنند. این مدل همچنین به بهبود رضایت مشتریان و افزایش وفاداری آنها کمک می‌کند که در نهایت منجر به افزایش درآمد و سودآوری کسب و کار می‌شود.

6. ماتریس آنسوف (Ansoff Matrix)

ماتریس آنسوف یکی از ابزارهای مهم در تحلیل و برنامه‌ریزی استراتژیک است که به شرکت‌ها کمک می‌کند تا استراتژی‌های رشد خود را تعیین کنند. این ماتریس چهار استراتژی اصلی را پیشنهاد می‌دهد:
  • نفوذ بازار: افزایش سهم بازار با استفاده از محصولات فعلی در بازارهای موجود.
  • توسعه محصول: معرفی محصولات جدید در بازارهای موجود.
  • توسعه بازار: ورود به بازارهای جدید با استفاده از محصولات فعلی.
  • تنوع: ورود به بازارهای جدید با محصولات جدید.

7. نردبان وفاداری (Loyalty Ladder)

مدل نردبان وفاداری نشان‌دهنده مراحل مختلفی است که یک مشتری برای تبدیل شدن به یک مشتری وفادار و حامی برند طی می‌کند. این مراحل عبارتند از:
  • مشتری بالقوه: کسی که با برند شما آشنا نیست اما می‌تواند به یک مشتری تبدیل شود.
  • مشتری جدید: کسی که برای اولین بار از شما خرید کرده است.
  • مشتری تکراری: کسی که چندین بار از شما خرید کرده است.
  • مشتری وفادار: کسی که به طور منظم از شما خرید می‌کند و به برند شما اعتماد دارد.
  • حامی برند: کسی که برند شما را به دیگران معرفی می‌کند و از آن دفاع می‌کند.

8. PESTEL

روش PESTEL یک ابزار تحلیل محیطی است که برای ارزیابی وضعیت شرکت‌ها و کسب و کارها با توجه به عوامل محیطی استفاده می‌شود. این عوامل عبارتند از:
  • سیاسی (Political): تاثیرات سیاست‌های دولت و قوانین بر کسب و کار.
  • اقتصادی (Economic): وضعیت اقتصادی مانند نرخ تورم، بیکاری و رشد اقتصادی.
  • اجتماعی (Social): تغییرات در جمعیت، فرهنگ و رفتارهای مصرف‌کننده.
  • تکنولوژیکی (Technological): نوآوری‌ها و پیشرفت‌های فناوری.
  • زیست محیطی (Environmental): مسائل محیط زیستی مانند تغییرات آب و هوا و مقررات زیست محیطی.
  • قانونی (Legal): قوانین و مقررات حقوقی که بر کسب و کار تاثیر می‌گذارند.
با استفاده از تحلیل PESTEL، می‌توان فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی را بهتر شناخت و استراتژی‌های مناسبی را برای مواجهه با آنها تدوین کرد.
Thumbnail

آشنایی با انـواع بازاریابی که به کسب و کار شما کمک خواهد کرد.

برای آشنایی بیشتر با لیست کامل انـواع بازاریابی و چگونگی تاثیر آن‌ها بر کسب و کارتان کلیک کنید.

9. نیروهای پورتر (Porter’s Five Forces)

مدل پنج نیروی پورتر یک ابزار تحلیل استراتژیک است که برای ارزیابی نیروی رقابتی در یک صنعت استفاده می‌شود. این نیروها عبارتند از:
  • قدرت چانه‌زنی مشتریان: توانایی مشتریان در کاهش قیمت‌ها یا افزایش کیفیت محصولات.
  • قدرت چانه‌زنی تامین‌کنندگان: توانایی تامین‌کنندگان در افزایش قیمت‌ها یا کاهش کیفیت مواد اولیه.
  • تهدید ورود تازه‌واردان: میزان سهولت یا دشواری ورود شرکت‌های جدید به بازار.
  • تهدید محصولات جایگزین: وجود محصولات یا خدماتی که می‌توانند جایگزین محصولات فعلی شوند.
  • شدت رقابت میان شرکت‌های موجود: میزان رقابت و تنش میان شرکت‌های موجود در صنعت.
با تحلیل این پنج نیرو، می‌توان استراتژی‌های مناسبی برای مقابله با رقابت و افزایش قدرت رقابتی شرکت تدوین کرد.

10. چرخه عمر محصول (PLC)

مدل چرخه عمر محصول به بررسی مراحل مختلفی که یک محصول از زمان تولید تا خارج شدن از بازار طی می‌کند، می‌پردازد. این مراحل عبارتند از:
  • مقدمه: ورود محصول به بازار و افزایش آگاهی مشتریان.
  • رشد: افزایش فروش و پذیرش محصول توسط بازار.
  • بلوغ: کاهش نرخ رشد فروش و رسیدن به اوج فروش.
  • افول: کاهش فروش و خروج محصول از بازار.
با استفاده از مدل چرخه عمر محصول، می‌توان استراتژی‌های مناسبی برای هر مرحله از عمر محصول تدوین کرد و به مدیریت بهتری دست یافت.

11. بخش‌بندی، هدف‌گذاری و جایگاه‌یابی (STP)

مدل STP شامل سه مرحله اصلی است:
  • بخش‌بندی (Segmentation): تقسیم بازار به بخش‌های کوچکتر بر اساس ویژگی‌های مشترک.
  • هدف‌گذاری (Targeting): انتخاب بخش‌های هدف برای تمرکز بر آنها.
  • جایگاه‌یابی (Positioning): تعیین موقعیت برند یا محصول در ذهن مشتریان هدف.
این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کنند و استراتژی‌های موثری برای جذب و نگهداری مشتریان تدوین کنند.

12. SOSTAC

مدل SOSTAC یک چارچوب جامع برای برنامه‌ریزی بازاریابی دیجیتال است که شامل شش مرحله اصلی است:
  • وضعیت (Situation): تحلیل وضعیت فعلی کسب و کار.
  • اهداف (Objectives): تعیین اهداف بازاریابی.
  • استراتژی (Strategy): تدوین استراتژی‌های بازاریابی.
  • تاکتیک‌ها (Tactics): انتخاب تاکتیک‌های مناسب برای اجرای استراتژی‌ها.
  • اقدامات (Actions): برنامه‌ریزی و اجرای اقدامات بازاریابی.
  • کنترل (Control): ارزیابی و کنترل عملکرد بازاریابی.
این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا برنامه‌ریزی بازاریابی دیجیتال خود را به صورت جامع و موثر انجام دهند.

13. CCDVTP

مدل CCDVTP اولین بار در کشور چین مورد بررسی قرار گرفت و برای برقراری ارتباط با بازار هدف و کسب سود از آن استفاده می‌شد. این مدل شامل مراحل زیر است:
  • خلق ارزش (Create): خلق ارزش برای مشتریان.
  • ارائه ارزش (Communicate): ارائه ارزش به مشتریان.
  • تحویل ارزش (Deliver): تحویل ارزش به مشتریان.
  • تسخیر ارزش (Capture): تسخیر ارزش از مشتریان.
  • تقویت ارزش (Develop): تقویت ارزش برای مشتریان.
  • نگهداری ارزش (Transact): نگهداری ارزش برای مشتریان.
این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا ارزش بیشتری برای مشتریان خود ایجاد کنند و از آن بهره‌برداری کنند.

مدل ماتریس GE، که به ماتریس جذابیت بازار نیز معروف است

14. ماتریس GE

مدل ماتریس GE، که به ماتریس جذابیت بازار نیز معروف است، برای ارزیابی جذابیت بازار و توانمندی شرکت استفاده می‌شود. این مدل توسط شرکت جنرال الکتریک توسعه یافت و شامل دو بعد اصلی است:
  • جذابیت بازار: ارزیابی جذابیت بازار بر اساس معیارهایی مانند رشد بازار، اندازه بازار و سودآوری.
  • توانمندی شرکت: ارزیابی توانمندی شرکت بر اساس معیارهایی مانند سهم بازار، قدرت رقابتی و منابع مالی.
با استفاده از این مدل، شرکت‌ها می‌توانند تصمیمات استراتژیک مناسبی برای ورود به بازارها و تخصیص منابع خود بگیرند. این مدل به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا فرصت‌های بازار را شناسایی کرده و منابع خود را بهینه‌سازی کنند تا بتوانند در بازارهای هدف خود بهتر عمل کنند.

15. M3

مدل M3 یک چارچوب جامع برای متصل شدن بازاریابی دیجیتال با روش‌های کلاسیک است. این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا از ترکیب بهترین تکنیک‌های بازاریابی دیجیتال و سنتی برای رسیدن به اهداف بازاریابی خود استفاده کنند. با استفاده از این مدل، کسب‌وکارها می‌توانند از مزایای هردو روش بهره‌مند شوند و استراتژی‌های یکپارچه‌ای برای بهبود تعامل با مشتریان و افزایش فروش ایجاد کنند.

16. AIDA

مدل AIDA یکی از قدیمی‌ترین و پرکاربردترین مدل‌های بازاریابی است که برای جذب مخاطب و افزایش فروش استفاده می‌شود. این مدل شامل چهار مرحله اصلی است:
  • توجه (Attention): جلب توجه مخاطبان به محصول یا برند.
  • علاقه (Interest): ایجاد علاقه و توجه بیشتر به محصول یا برند.
  • تمایل (Desire): ایجاد تمایل و انگیزه خرید در مخاطبان.
  • اقدام (Action): ترغیب مخاطبان به انجام اقدام خرید.
این مدل به بازاریاب‌ها کمک می‌کند تا فرایند جذب مخاطب و تبدیل آنها به مشتری را به صورت مرحله‌ای مدیریت کنند.

17. RACE

مدل RACE یک چارچوب جامع برای برنامه‌ریزی و اجرای بازاریابی دیجیتال است که شامل چهار مرحله اصلی است:
  • دستیابی (Reach): دستیابی به مخاطبان هدف از طریق کانال‌های مختلف دیجیتال.
  • تعامل (Act): ایجاد تعامل و مشارکت مخاطبان با محتوای دیجیتال.
  • تبدیل (Convert): تبدیل مخاطبان به مشتریان و افزایش فروش.
  • مشارکت (Engage): حفظ و تقویت رابطه با مشتریان برای ایجاد وفاداری.
این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا فرایند بازاریابی دیجیتال خود را به صورت جامع و مرحله‌ای مدیریت کنند.

18. مدل ارزش پیشنهادی (VS)

مدل ارزش پیشنهادی یا Value Proposition، به فرآیند ایجاد و ارائه ارزشی منحصر به فرد برای مشتریان اشاره دارد. این مدل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مزیت‌ها و ارزش‌های منحصر به فرد محصولات و خدمات خود را شناسایی و به مشتریان ارائه کنند. با تعریف دقیق ارزش پیشنهادی، کسب‌وکارها می‌توانند جایگاه خود را در بازار تقویت کنند و مشتریان وفاداری را جذب کنند.

19. لحظه صفر حقیقت (ZMOT)

مدل ZMOT یا Zero Moment of Truth به مفهوم لحظه‌ای اشاره دارد که مشتریان به صورت آنلاین درباره یک محصول یا خدمت تحقیق می‌کنند و تصمیم به خرید می‌گیرند. این مدل توسط گوگل معرفی شد و به شرکت‌ها کمک می‌کند تا لحظه‌های کلیدی در فرآیند تصمیم‌گیری مشتریان را شناسایی و از آنها بهره‌برداری کنند. استفاده مؤثر از این لحظات می‌تواند به افزایش نرخ تبدیل و فروش کمک کند.

20. مدل بازاریابی لحظه

این روش به جزئیات تصمیم‌گیری اشاره می‌کند که در آن رفتار شخص از لحظه‌ای که با کمک موبایل، کامپیوتر و … نیاز خود را جستجو کرده و آن را برطرف می‌کند. این نیاز صرفاً خرید کالا نخواهد بود بلکه شامل آموزش، خدمات و سایر موارد نیز می‌شود. مدل بازاریابی لحظه به شرکت‌ها کمک می‌کند تا در لحظات بحرانی تصمیم‌گیری مشتریان حضور داشته باشند و نیازهای آنها را به بهترین شکل ممکن برآورده کنند. چه نوع بازاریابی برای کسب‌وکار من مناسب است؟ انتخاب نوع بازاریابی بستگی به اهداف، مخاطبان هدف و منابع شما دارد. برای تصمیم‌گیری بهتر، باید نیازها و خصوصیات کسب‌وکار خود را به دقت بررسی کنید و از وب آنجل مشاوره بگیرید.

خدمات بازاریـابی و افزایش فروش در آژانس دیجیتـال مارکتینگ وب آنجل

آژانس دیجیتال مارکـتینگ وب آنجل بیش از یک دهه است که به کسب‌وکارها و برندهای کوچک و بزرگ در افزایش تعداد مشتری و فروش کمک می‌کند. موفقیت شما، اعتبار بیشتر برای ماست. آیا کـسب‌وکار بعدی که ما به آن کمک می‌کنیم شما هستید؟

حامد مهدی زاده
حامد مهدی زاده
کارآفرین، دارای کارشناسی ارشد مدیریت کسب‌وکار با تمرکز بر مدیریت استراتژیک با تجربه در نقش‌های مدیر پروژه، مدیر بازاریابی، مدیر مالی، مدیر منابع انسانی و مدیر عملیات و دانشجوی دکترای مدیریت کسب‌وکار. آماده برای نقش‌های مدیرعامل (CEO)، مدیر ارشد اجرایی (COO)، و مدیر ارشد مالی (CFO) در سازمان‌های بزرگ و پیچیده. مدیر شرکت کاوشگران آداک و مدیر وب‌سایت وب‌آنجل، با بیش از ۱5 سال تجربه و تخصص حرفه‌ای در دیجیتال مارکتینگ. مشاور کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک در زمینه‌های مختلف برندینگ. آموزش‌ها و مقالات من حاصل تجارب و نظریاتم در طی این سال‌هاست و به عنوان متخصص در پروژه‌ها و موضوعات رقابتی سئو فعالیت دارم.

دیدگاهتان را بنویسید