دیجیتال مارکتینگ چیست؟ اهداف و تکنیک‌ های بازاریابی دیجیتال

دیجیتال مارکتینگ جزء بازاریابی است که از فناوری‌ های دیجیتال مبتنی بر اینترنت و آنلاین مانند رایانه‌ های رو میزی، تلفن‌ های همراه و سایر رسانه‌ ها و پلتفرم‌ های دیجیتال برای تبلیغ محصولات و خدمات استفاده می‌کند. توسعه آن در طول دهه‌ های 1990 و 2000، نحوه استفاده برند ها و کسب‌ و کار ها از فناوری برای بازاریابی را تغییر داد.

همانطور که پلتفرم های دیجیتال به طور فزاینده ای در برنامه های بازاریابی و زندگی روز مره گنجانده شدند و از آنجایی که مردم به طور فزاینده ای از دستگاه های دیجیتال به جای بازدید از فروشگاه های فیزیکی استفاده می کنند. کمپین های بازاریابی دیجیتال با استفاده از ترکیبی از بهینه سازی موتور های جستجو (سئو) رایج شده اند.

بازاریابی موتور های جستجو (SEM)، بازاریابی محتوا، بازاریابی تأثیرگذار، اتوماسیون محتوا، بازاریابی کمپین، بازاریابی مبتنی بر داده، بازاریابی تجارت الکترونیک، بازاریابی شبکه های اجتماعی، بهینه سازی شبکه های اجتماعی، بازاریابی مستقیم ایمیل، تبلیغات نمایشی، کتاب های الکترونیکی و نوری دیسک ها و بازی ها عادی شده اند.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

تعریف دیجیتال مارکتینگ به انگلیسی: Digital marketing به مجموعه فعالیت‌ها و روش‌هایی گفته می‌شود که با استفاده از اینترنت و سایر رسانه‌های دیجیتالی، به تبلیغ و فروش محصولات و خدمات در دنیای آنلاین می‌پردازد. این روش، امکان رسیدن به مخاطبان هدف را با کمترین هزینه و بازدهی بالا فراهم می‌کند.

بازاریابی دیجیتال که به آن بازاریابی آنلاین هم گفته می شود، ترویج برندها برای ارتباط با مشتریان بالقوه با استفاده از اینترنت و سایر اشکال ارتباطات دیجیتال است. این نه تنها شامل ایمیل، رسانه های اجتماعی و تبلیغات مبتنی بر وب، بلکه پیام های متنی و چند رسانه ای به عنوان یک کانال بازاریابی است.

بازاریابی دیجیتال به کانال‌ های غیر اینترنتی که رسانه‌ های دیجیتالی مانند تلویزیون، تلفن‌ های همراه (SMS و MMS)، پاسخ به تماس و زنگ‌ های تلفن همراه را ارائه می‌دهند، گسترش می‌ یابد. گسترش به کانال های غیر اینترنتی، بازاریابی دیجیتال را از بازاریابی آنلاین متمایز می کند.

اهمیت دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال مارکتینگ به عنوان یک ابزار قدرتمند در دسترس برای کسب و کارها، اهمیت بسیاری دارد. با استفاده از دیجیتال مارکتینگ، کسب و کارها می‌توانند به صورت مستقیم با مخاطبان خود در ارتباط باشند، برند خود را تبلیغ کنند، فروش خود را افزایش دهند و بازدهی بیشتری را تجربه کنند.

استراتژی‌های کلیدی در دیجیتال مارکتینگ

محتوا با کیفیت و به‌ روز

محتوا با کیفیت و به‌ روز به عنوان یکی از عوامل مهم در دیجیتال مارکتینگ مطرح است. با ایجاد محتوای مناسب و متنوع، مخاطبان به سمت کسب و کار شما جذب می‌شوند و احتمال خرید وفاداری به برند شما را افزایش می‌دهند.

بهینه‌ سازی موتورهای جستجو (SEO)

بهینه‌ سازی موتورهای جستجو یا سئو، فرایند بهبود رتبه و موقعیت وبسایت شما در نتایج جستجوی موتورها است. با استفاده از تکنیک‌های مناسب در بهینه‌سازی وبسایت، می‌توانید به صورت طبیعی و رایگان در رتبه‌بندی بالا در موتورهای جستجو حضور داشته باشید و بیشترین بازدیدکننده‌ها را به وبسایت خود جذب کنید.

تبلیغات در گوگل (Google Ads)

تبلیغات در گوگل یکی از روش‌های موثر و سریع برای تبلیغات آنلاین است. با استفاده از این روش، می‌توانید تبلیغات خود را در صفحه نتایج جستجوی گوگل یا در شبکه تبلیغاتی گوگل به نمایش بگذارید و بیشترین دیده شدن را برای تبلیغات خود تجربه کنید.

شبکه‌های اجتماعی (Social Media)

شبکه‌های اجتماعی نیز یکی از ابزارهای مهم در دیجیتال مارکتینگ هستند. با حضور در شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و لینکدین، می‌توانید با مخاطبان خود در ارتباط باشید، محتوای خود را به اشتراک بگذارید و بازاریابی اثربخشی را انجام دهید.

ابزارها و تکنیک‌ های دیجیتال مارکتینگ

تحلیل وبسایت (Web Analytics)

استفاده از ابزارهای تحلیل وبسایت مانند Google Analytics امکان می‌دهد تا به صورت دقیق عملکرد وبسایت خود را بررسی کنید. با تحلیل داده‌های وبسایت، می‌توانید الگوها و رفتار کاربران را درک کنید و بر اساس آن تصمیمات بهتری در رابطه با استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود بگیرید.

ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)

با استفاده از ایمیل مارکتینگ، می‌توانید به صورت مستقیم با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید و اطلاعیه‌ها، تخفیف‌ها و محتواهای مفید را با آنها به اشتراک بگذارید. ایمیل مارکتینگ یکی از روش‌های پر بازده در دیجیتال مارکتینگ است.

بازاریابی محتوا (Content Marketing)

بازاریابی محتوا به ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای با ارزش برای جذب و نگه‌داری مخاطبان می‌پردازد. با ایجاد محتوای متنوع و ارزشمند در قالب مقالات، ویدئوها، بلاگ پست‌ها و غیره، می‌توانید به بالا بردن اعتبار و شناخت برند خود کمک کنید.

روش‌های تبلیغات پرداخت در هر کلیک (Pay-Per-Click Advertising)

روش‌های تبلیغات پرداخت در هر کلیک مانند Google AdWords و Bing Ads به تبلیغاتی اشاره دارند که شما تنها زمانی هزینه می‌پردازید که کاربران بر روی آن کلیک کنند. با استفاده از این روش، می‌توانید ترافیک مستقیم و کاربران متمایزی را به وبسایت خود جلب کنید.

راه‌اندازی استراتژی دیجیتال مارکتینگ

تعیین هدف و مخاطب

اولین قدم در راه‌اندازی استراتژی دیجیتال مارکتینگ، تعیین هدف و مخاطب است. باید مشخص کنید که با استراتژی خود چه هدفی را دنبال می‌کنید و کدام گروه از مخاطبان را می‌خواهید به خود جذب کنید.

انتخاب کانال‌های مناسب

با توجه به هدف و مخاطبان خود، باید کانال‌های مناسبی را برای ارتباط با مخاطبان انتخاب کنید. این کانال‌ها ممکن است شامل وبسایت، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و تبلیغات پرداخت در هر کلیک باشند.

ایجاد برنامه محتوا

برنامه محتوا مهم‌ترین بخش استراتژی دیجیتال مارکتینگ است. باید برنامه‌ای را تدوین کنید که شامل محتواهای مناسب و به‌روز برای هر کانال انتخابی شما باشد. این محتواها باید متناسب با نیازها و علاقه‌های مخاطبان شما باشند.

اندازه‌گیری و بهینه‌سازی

همواره باید عملکرد استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را اندازه‌گیری و تحلیل کنید. با استفاده از داده‌های تحلیل وبسایت و سایر ابزارهای موجود، باید بهبود‌های لازم را در استراتژی خود اعمال کنید و آن را بهینه‌سازی کنید.

نکات مهم در دیجیتال مارکتینگ

توجه به تغییرات روزانه

دنیای دیجیتال پویا است و تغییرات روزانه دارد. برای موفقیت در دیجیتال مارکتینگ، باید با این تغییرات آشنا بوده و به سرعت برای تطبیق با آنها عمل کنید.

تعامل با مخاطبان

تعامل با مخاطبان از اصول اساسی دیجیتال مارکتینگ است. باید به نظرات، پیشنهادات و سوالات مخاطبان خود پاسخ دهید و با آنها در ارتباط باشید. این تعامل باعث ایجاد اعتماد و ارتباط نزدیکتر با مخاطبان می‌شود.

رقابت با رقبا

در دنیای دیجیتال، رقابت بسیار بالا است. باید با رقبا رقابت کنید و با استفاده از استراتژی‌های متمایز و خلاقانه، برنده شوید.

تجربه کاربری بهتر

تجربه کاربری بهتر، عاملی است که بیشترین تأثیر را در موفقیت دیجیتال مارکتینگ دارد. باید تمرکز خود را بر روی بهبود تجربه کاربری و راحتی کاربران در استفاده از وبسایت یا برنامه‌های مختلف قرار دهید.

تاریخچه دیجیتال مارکتینگ

توسعه بازاریابی دیجیتال از توسعه فناوری جدایی ناپذیر است. یکی از اولین رویداد های کلیدی در سال 1971 اتفاق افتاد. زمانی که ری تاملینسون اولین ایمیل را ارسال کرد و فناوری او بستری را تنظیم کرد که به مردم امکان ارسال و دریافت فایل ها از طریق ماشین های مختلف را بدهد. با این حال، دوره قابل تشخیص تر به عنوان شروع بازاریابی دیجیتال سال 1990 است. زیرا در اینجا موتور جستجوی Archie به عنوان شاخصی برای سایت های FTP ایجاد شد.

در دهه 1980، ظرفیت ذخیره سازی رایانه ها به اندازه کافی برای ذخیره حجم عظیمی از اطلاعات مشتریان مناسب بود. شرکت ها شروع به انتخاب تکنیک های آنلاین، مانند بازاریابی پایگاه داده، به جای کارگزار لیست کردند. این نوع پایگاه‌ های اطلاعاتی به شرکت‌ ها این امکان را می‌دهد که اطلاعات مشتریان را به طور مؤثر تری ردیابی کنند. بنابراین رابطه بین خریدار و فروشنده را تغییر می‌دهند. با این حال، فرآیند دستی آنقدر کار آمد نبود.

در دهه 1990 برای اولین بار اصطلاح دیجیتال مارکتینگ ابداع شد. با شروع ابداع و ساخت سرور/مشتری و محبوبیت رایانه های شخصی، برنامه های کاربردی مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به عامل مهمی در فناوری بازاریابی تبدیل شد. رقابت شدید فروشندگان را مجبور کرد که خدمات بیشتری را، به عنوان مثال، برنامه های کاربردی بازاریابی، فروش و خدمات در نرم افزار های خود بگنجانند. پس از تولد اینترنت، بازاریابان همچنین توانستند داده های عظیم مشتریان آنلاین را توسط نرم افزار eCRM در اختیار داشته باشند.

شرکت ها می توانستند داده های نیاز های مشتری را به روز کنند و اولویت های تجربه خود را به دست آورند. این منجر به پخش اولین بنر تبلیغاتی قابل کلیک در سال 1994 شد. که کمپین “شما خواهید بود” توسط AT&T بود و در چهار ماه اول پخش آن، 44٪ از همه افرادی که آن را دیدند روی تبلیغ کلیک کردند. در دهه 2000، با افزایش تعداد کاربران اینترنت و تولد آیفون، مشتریان به جای مشورت با یک فروشنده، ابتدا به جستجوی محصولات و تصمیم گیری در مورد نیاز های خود به صورت آنلاین پرداختند. که مشکل جدیدی را برای بخش بازاریابی یک شرکت ایجاد کرد.

علاوه بر این، یک نظرسنجی در سال 2000 در بریتانیا نشان داد که اکثر خرده فروشان آدرس دامنه خود را ثبت نکرده اند. این مشکلات، بازاریابان را تشویق کرد تا راه های جدیدی برای ادغام فناوری دیجیتال در توسعه بازار بیابند. در سال 2007، اتوماسیون بازاریابی به عنوان پاسخی به جو بازاریابی همیشه در حال تحول توسعه یافت. اتوماسیون بازاریابی فرآیندی است که در آن از نرم افزار برای خودکار سازی فرآیند های بازاریابی مرسوم استفاده میشود.

اتوماسیون بازاریابی به شرکت‌ ها کمک کرد تا مشتریان را تقسیم‌ بندی کنند. کمپین‌ های بازاریابی چند کانالی را راه‌ اندازی کنند و اطلاعات شخصی‌ سازی شده را برای مشتریان بر اساس فعالیت‌ های خاص خود ارائه دهند. به این ترتیب، فعالیت کاربران (یا فقدان آن) باعث ایجاد یک پیام شخصی می شود که برای کاربر در پلتفرم مورد نظر آنها سفارشی شده است.

با این حال، علیرغم مزایای اتوماسیون بازاریابی، بسیاری از شرکت ها در تلاش هستند تا آن را به طور صحیح در کاربرد های روزمره خود بکار گیرند. بازاریابی دیجیتال در دهه‌ های 2000 و 2010 پیچیده‌تر شد. زمانی که افزایش دستگاه‌ هایی که قابلیت دسترسی به شبکه های دیجیتال را داشتند به رشد ناگهانی منجر شد. آمار تولید شده در سال های 2012 و 2013 نشان داد که بازاریابی دیجیتال همچنان در حال رشد است.

با توسعه شبکه های اجتماعی در دهه 2000، مانند لینکدین، فیس بوک، یوتیوب و توییتر، مصرف کنندگان در زندگی روز مره به شدت به وسایل الکترونیک دیجیتال وابسته شدند. بنابراین، آنها انتظار تجربه کاربری یکپارچه را در کانال های مختلف برای جستجوی اطلاعات محصول داشتند. تغییر رفتار مشتری، تنوع فناوری بازاریابی را بهبود بخشید.

دیجیتال مارکتینگ با نام‌ های «بازاریابی آنلاین»، «بازاریابی اینترنتی» یا «بازاریابی وب» نیز شناخته می‌ شود.

اصطلاح بازاریابی دیجیتال در طول زمان محبوبیت بیشتری پیدا کرده است. در کل دنیا بازاریابی آنلاین هنوز یک اصطلاح محبوب است. بازاریابی دیجیتال در سراسر جهان به رایج ترین اصطلاح، به خصوص پس از سال 2013 تبدیل شده است. رشد شبکه های دیجیتال سالانه 4.5 تریلیون تبلیغ آنلاین تخمین زده شد که هزینه رسانه های دیجیتال رشد 48 درصدی در سال 2010 داشت.

بخش فزاینده ای از تبلیغات ناشی از کسب و کار هایی است که از تبلیغات رفتاری آنلاین (OBA) برای ایجاد تبلیغات مناسب برای کاربران اینترنتی استفاده می کنند. اما OBA نگرانی از حریم خصوصی مصرف کننده و حفاظت از داده ها را افزایش می دهد.

رویکرد جدید بازاریابی غیر خطی:

بازاریابی غیر خطی، نوعی بازاریابی تعاملی، یک رویکرد بازاریابی بلندمدت است که بر پایه کسب‌ و کار هایی است که اطلاعات مربوط به فعالیت‌ های آنلاین کاربر در اینترنت را جمع‌ آوری می‌کنند و سعی می‌کنند در حوزه‌ های مختلف قابل مشاهده باشند. بر خلاف تکنیک‌ های بازاریابی سنتی، که شامل پیام‌ رسانی مستقیم و یک طرفه به مصرف‌کنندگان (از طریق تبلیغات چاپی، تلویزیونی و رادیویی) است.

استراتژی‌ های بازاریابی دیجیتال غیر خطی بر دستیابی به مشتریان بالقوه در چندین کانال آنلاین متمرکز هستند. این تغییر همراه با دانش بالاتر مصرف‌ کننده و تقاضا برای پیشنهادات مشتری پیچیده‌ تر، بسیاری از کسب‌ و کار ها را وادار کرده است که در استراتژی گسترش خود تجدیدنظر کنند و تکنیک‌ های بازاریابی غیر خطی و همه‌ کانالی را برای حفظ در معرض دید کافی، تعامل و دسترسی کافی به نام تجاری اتخاذ یا ترکیب کنند.

استراتژی‌ های بازاریابی غیر خطی شامل تلاش‌ هایی برای تطبیق تبلیغات با پلتفرم‌ های مختلف و متناسب‌ سازی تبلیغات برای خریداران مختلف به جای مخاطبان منسجم بزرگ است.

تاکتیک ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

• بهینه سازی موتور جستجو (SEO)
• بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی
• بازاریابی ویدئویی
• بازاریابی ایمیلی
• وبلاگ نویسی
• بازاریابی وب سایت
• جستجوی پولی/تبلیغات متنی
• بازاریابی موتور های جستجو (تبلیغات پولی در موتور های جستجو)

برخی از مطالعات نشان می دهد که پاسخ های مصرف کننده به رویکرد های بازاریابی سنتی برای کسب و کار ها کمتر قابل پیش بینی است. طبق یک مطالعه در سال 2018، نزدیک به 90 درصد از مصرف کنندگان آنلاین قبل از بازدید از فروشگاه یا خرید، در مورد محصولات و برندها به صورت آنلاین تحقیق کردند. شاخص جهانی وب تخمین زده است که در سال 2018، کمی بیش از 50 درصد از مصرف کنندگان در مورد محصولات در شبکه های اجتماعی تحقیق کردند.

کسب‌ و کار ها اغلب به افرادی متکی هستند که محصولات خود را با دیدی مثبت در شبکه های اجتماعی به تصویر می‌کشند و ممکن است استراتژی بازاریابی خود را برای هدف قرار دادن افرادی که دنبال‌ کنندگان زیادی در شبکه های اجتماعی دارند، برای ایجاد چنین نظراتی تطبیق دهند. به این ترتیب، کسب و کار ها می توانند از مصرف کنندگان برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود استفاده کنند و هزینه شرکت را کاهش دهند.

اهداف کلیدی دیجیتال مارکتینگ

آگاهی از برند: یکی از اهداف کلیدی دیجیتال مارکتینگ مدرن، افزایش آگاهی از برند، میزان آشنایی و شناخت مشتریان و عموم مردم با یک برند خاص است. افزایش آگاهی از برند در بازاریابی دیجیتال و به طور کلی بازاریابی به دلیل تأثیر آن بر درک برند و تصمیم گیری مصرف کننده مهم است.

“بر اساس مقاله 2015، “تأثیر نام تجاری بر رفتار مصرف کننده”:

آگاهی از برند، به عنوان یکی از ابعاد اساسی ارزش ویژه برند، اغلب به عنوان پیش نیاز تصمیم خرید مصرف کنندگان در نظر گرفته می شود. زیرا عامل اصلی برای گنجاندن یک نام تجاری در مجموعه توجه است. آگاهی از برند همچنین می تواند بر ارزیابی ریسک درک شده مصرف کنندگان و اعتماد آنها به تصمیم خرید، به دلیل آشنایی با برند و ویژگی های آن، تأثیر بگذارد.

روند های اخیر نشان می‌دهد که کسب‌ و کار ها و بازاریاب‌ های دیجیتال، آگاهی از برند را در اولویت قرار داده‌اند و بیشتر از سال‌ های گذشته بر تلاش‌ های بازاریابی دیجیتال خود برای پرورش شناخت و یاد آوری برند تمرکز دارند. این را یک مطالعه موسسه بازاریابی محتوا در سال 2019 نشان می دهد که بیان میکند 81٪ از بازاریابان دیجیتال در سال گذشته روی افزایش شناخت برند کار کرده اند.

نظرسنجی دیگری از موسسه بازاریابی محتوا نشان داد که 89٪ از بازاریابان B2B اکنون معتقدند که بهبود آگاهی از برند مهمتر از تلاش برای افزایش فروش است. افزایش آگاهی از برند به 2 دلیل تمرکز استراتژی بازاریابی دیجیتال است:

1. رشد خرید آنلاین نظر سنجی توسط Statista نشان می‌دهد که ۲۳۰.۵ میلیون نفر در ایالات متحده تا سال ۲۰۲۱ از اینترنت برای خرید، مقایسه و خرید محصولات استفاده خواهند کردند.

در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۶، ۲۰۹.۶ میلیون بوده است. تحقیقات شرکت نرم‌ افزار تجاری Salesforce نشان داد که 87 درصد از مردم در سال 2018 جستجوی محصولات و مارک‌ ها را در کانال‌ های دیجیتال آغاز کردند.

1. نقش تعامل دیجیتال در رفتار مشتری تخمین زده می شود که 70 درصد از خرید های خرده فروشی انجام شده در ایالات متحده تا حدی تحت تأثیر تعامل با یک برند آنلاین است.

به طور کلی میتوان گفت بازاریابی دیجیتال عمل فروش محصولات و خدمات از طریق کانال هایی مانند رسانه های اجتماعی، سئو، ایمیل و اپلیکیشن های موبایل است.

اصطلاح بازاریابی دیجیتال اولین بار در دهه 1990 استفاده شد. عصر دیجیتال با آمدن اینترنت و توسعه پلتفرم Web 1.0 آغاز شد. پلتفرم Web 1.0 به کاربران اجازه می داد اطلاعات مورد نظر خود را پیدا کنند اما به آنها اجازه نمی داد این اطلاعات را در وب به اشتراک بگذارند.

اصولاً دیجیتال مارکتینگ هر شکلی از بازاریابی است که شامل دستگاه های الکترونیکی می شود که می توان آن را به صورت آنلاین و آفلاین انجام داد و در واقع، هر دو نوع برای یک استراتژی بازاریابی دیجیتال جامع مهم هستند.

مقدمه ای بر بازاریابی دیجیتال

چهار دسته بزرگ از بازاریابی دیجیتال وجود دارد: بازاریابی آفلاین پیشرفته، بازاریابی رادیویی، بازاریابی تلویزیونی و بازاریابی تلفنی. بازاریابی آفلاین پیشرفته شکلی از بازاریابی است که کاملاً آفلاین است اما با دستگاه های الکترونیکی تقویت شده است. به عنوان مثال، اگر رستوران شما از iPad برای مشتریان شما استفاده می کند تا سفارشات خود را ایجاد کنند.

تجربه آفلاین مانند خوردن غذا های تایلندی با این دستگاه الکترونیکی افزایش می یابد. مردم ده ها سال است که از شبکه های دیجیتال برای تقویت بازاریابی خود استفاده می کنند.

بازاریابی آفلاین پیشرفته:

به نظر شما تفاوت بین یک بیلبورد در جایی در قم و یک بیلبورد در میدان آزادی تهران چیست؟

اندازه یا محصول؟

تنها 3 حرف!!LED.

دیود های ساطع کننده نور!

همه بیلبورد های میدان آزادی تهران الکترونیکی هستند!

چرا؟ زیرا در قم، هیچکس برای جلب توجه مردم با شما رقابت نمی کند.

اگر اصلاً بیلبورد داشته باشید، برنده می شوید.

اما، در میدان آزادی تهران، جلب توجه احتمالاً ارزشمند تر از هر جای دیگری در جهان است. چرا که روزانه بیش از 300000 نفر از آن عبور می کنند. اگر هر نوع محصول الکترونیکی دارید، هر نسخه نمایشی محصول بخش مهمی از استراتژی بازاریابی دیجیتال شما است.

چگونه تلاش های بازاریابی دیجیتال باعث موفقیت کسب و کار می شود

از دیدگاه کلی، بازاریابی به معنای شناسایی و رفع نیاز های مشتری است. این یک وظیفه مهم در زمینه کسب و کار است، زیرا تلاش‌ های بازاریابی موفق می‌تواند منجر به جذب مشتری و جذب مشتری بزرگ شود. چرخه بازاریابی سنتی شامل تجزیه و تحلیل جهت گیری بازار، ترکیب محصول و محیط کسب و کار است.

اگرچه بازاریابی ریشه های عمیقی در تاریخ و فرهنگ کسب و کار دارد اما بازاریابی دیجیتال یک روش نسبتاً جدید است. در دنیایی که بیش از 190 میلیون نفر به طور منظم از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند، انتظار می رود که هر حرفه ای شاغل حداقل با اصول اصلی بازاریابی دیجیتال آشنا باشد.

در مورد آینده بازاریابی دیجیتال، می‌ توان انتظار داشت که شاهد افزایش مداوم تنوع دستگاه‌ های پوشیدنی در دسترس مصرف‌ کنندگان باشیم. فوربس همچنین پیش‌ بینی می‌کند که شبکه های اجتماعی به طور فزاینده‌ ای در فضای B2B محاوره‌ای خواهند شد. محتوای ویدیویی برای اهداف بهینه‌ سازی موتور جستجو (SEO) اصلاح می‌شود و بازاریابی ایمیلی حتی شخصی‌ تر می‌ شود.

بازاریابی دیجیتال در سراسر شبکه عظیمی از نقاط تماس دیجیتالی را در بر می گیرد که مشتریان بارها در روز با آنها تعامل دارند. برای استفاده صحیح از این کانال ها، باید درک درستی از هر یک داشته باشید. مردم به طور روزانه از محتوای دیجیتال استفاده می کنند. 7 دلیلی که محتوا برای بازاریابی دیجیتال ضروری است را حتما بخونید.

به زودی، پلتفرم های بازاریابی سنتی ناپدید می شوند و بازار دیجیتال کاملاً کنترل می شود. شما می توانید در مدت زمان کوتاه تری با بازاریابی دیجیتال به مخاطبان بیشتری دست پیدا کنید. پیشرفت های تکنولوژیکی منجر به از بین رفتن بخش قابل توجهی از مشتری ها در آژانس ها و بخش های بازاریابی سنتی شده است.

مردم به سراغ تبلت‌ ها، تلفن‌ ها و رایانه‌ ها که حوزه‌ هایی هستند برای بازاریابان دیجیتال و بیشترین جایگاه را در آن کسب کرده‌ اند؛ رفته اند. در سال 1993، اولین بنر قابل کلیک پخش شد و پس از آن HotWired چند بنر تبلیغاتی برای تبلیغات خود خریداری کرد. این آغاز مرحله ی گذار به عصر دیجیتال بازاریابی بود.

به دلیل این تغییر تدریجی، سال 1994 شاهد ورود فناوری های جدید به بازار دیجیتال بود. در همان سال یاهو راه اندازی شد! برخی از کارشناسان، دیجیتال مارکتینگ را یک تلاش کاملاً جدید می دانند که نیازمند روشی جدید برای نزدیک شدن به مشتریان و روش های جدیدی برای درک نحوه رفتار مشتریان در مقایسه با بازاریابی سنتی است.

آشنایی با بازاریابی دیجیتال

بازاریابی دیجیتال بخش خاصی از پایگاه مشتری را هدف قرار می دهد و تعاملی است. بازاریابی اینترنتی با بازاریابی دیجیتال متفاوت است. بازاریابی اینترنتی تبلیغاتی است که صرفاً در اینترنت انجام می شود. بازاریابی اینترنتی فعالیت هایی که مقصد بازاریابی و بر بستر اینترنت انجام میشود را شامل می شود.

در حقیقت بازاریابی اینترنتی زیر مجموعه کوچکی از بازاریابی دیجیتال است. اما با وجود اینکه کوچک است حجم بسیار زیادی از افراد از آن استفاده می کنند و به همین در بین افراد رایج و محبوب است و عموما منظور افراد از بازاریابی دیجیتال، همان بازاریابی اینترنتی است. در حالی که بازاریابی دیجیتال می تواند از طریق دستگاه های تلفن همراه، در سکوی مترو، در یک بازی ویدیویی یا از طریق یک برنامه تلفن هوشمند انجام شود.

هنگامی که از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ صحبت می شود مقصود صرفا استفاده از ابزار های در بستر اینترنت فعالیت دارند نیست.

در واقع بازاریابی دیجیتال میتواند در بستر اینترنتت باشد یا نباشد و همین ویژگی بازاریابی دیجیتال را از بازاریابی اینترنتی متمایز می کند.

در اصطلاح بازاریابی دیجیتال، تبلیغ‌ کنندگان معمولاً به عنوان منبع نامیده می‌ شوند. در حالی که اعضای تبلیغات هدف معمولاً گیرنده نامیده می‌شوند. منابع اغلب گیرنده های بسیار خاص و کاملاً مشخص را هدف قرار می دهند. به طور مثال ما اینجا بازاریابی محتوا را مثال میزنیم: بازاریابی محتوا نوعی بازاریابی دیجیتال است که بر ایجاد و توزیع محتوا برای مخاطبان هدف تمرکز دارد.

هدف محتوا ارزشمند بودن، مرتبط بودن و (در حالت ایده آل) سازگاری است. هدف نهایی آن هدایت یک اقدام سود آور برای جذب مشتری است. در مفهوم گسترده تر، بازاریابی محتوا بخشی از هر فعالیت بازاریابی دیجیتال دیگری است. خواه بازاریابی شبکه های اجتماعی، سئو یا بازاریابی ایمیلی باشد.

برخی از نمونه‌ های بازاریابی محتوا عبارتند از: پست‌ های وبلاگ، ویدئو ها، پادکست‌ ها، اینفو گرافیک‌ ها، مقالات سفید، مطالعات موردی، کتاب‌ های الکترونیکی. بیشتر افراد فکر می کنند این نوع بازاریابی (بازاریابی دیجیتال) فقط محصور به بازاریابی محتوا و شبکه های اجتماعی است. در حالی که  این موارد فقط قسمتی از این بازاریابی هستند و تمامی زیر مجموعه های بازاریابی دیجیتال شامل این موارد نیستند.

اشکال ناکار آمد بازاریابی دیجیتال

بر اساس شاخص اصلی بازاریابی جهانی، فعالیت بازاریابی دیجیتال همچنان در سراسر جهان در حال رشد است. مطالعه ای که در سپتامبر 2018 منتشر شد، نشان داد که هزینه های جهانی در تاکتیک های بازاریابی دیجیتال به 100 میلیارد دلار نزدیک می شود. شبکه های دیجیتال به سرعت در حال رشد هستند. در حالی که بودجه بازاریابی در حال گسترش است.

رسانه های سنتی در حال کاهش هستند! شبکه های دیجیتال به برند ها کمک می‌کند تا به مشتریان دسترسی پیدا کنند تا با محصول یا خدمات خود به شیوه‌ ای شخصی‌ شده درگیر شوند. پنج حوزه که به‌ عنوان شیوه‌ های فعلی این صنعت که اغلب بی‌ اثر هستند عبارتند از:

1. اولویت‌ بندی کلیک‌ ها
2. متعادل کردن جستجو و نمایش
3. درک تلفن‌ های همراه
4. هدف‌ گیری
5. قابلیت مشاهده

ایمنی برند و ترافیک نامعتبر، و اندازه‌ گیری بین پلتفرمی که دلیل بی اثر بودن آنها و رفع آن در مقالات بعدی ارائه میشود. طرح بازاریابی دیجیتال سندی است که اهداف بازاریابی را که توسط یک شرکت دنبال می شود، مشخص می کند. این شامل استراتژی ها، جدول زمانی، کانال ها و بودجه است.

چرا داشتن یک برنامه بازاریابی دیجیتال مهم است؟

اگرچه تنها 37 درصد از بازاریابان اقدامات خود را مستند می کنند، داده ها نشان می دهد که ثبت استراتژی های شما شانس موفقیت کسب و کار را افزایش می دهد. یک طرح دقیق طراحی شده حاوی یک “نقشه” با دستور العمل های گام به گام برای دستیابی به اهداف است. در اینجا مزایای اصلی یک طرح بازاریابی برای کسب و کار شما آورده شده است.

اول از همه، شناسایی بخش بازار مناسب شما این امکان را فراهم می کند که تلاش های خود را به صورت مقرون به صرفه متمرکز کنید. بدون نیاز به هدف قرار دادن همه، پول سرمایه گذاری شده در پروژه خود را به حداقل می رسانید و از رایج ترین اشتباهات در کمپین های ایمیل جلوگیری میکنند. یکی از نمونه های هدف گذاری موفق بازار، تبلیغات فیس بوک است.

این ابزار به شما امکان می دهد مخاطب را بر اساس علایق خود انتخاب کنید. ارسال پیام یکسان به هر مشتری ایده بدی است. با هدف قرار دادن مشتریانی که ممکن است به پیشنهاد شما علاقه مند باشند، بازگشت سرمایه بهتری دریافت خواهید کرد. اینها تنها نمونه هایی از این هستند که چرا هدف گذاری صحیح مخاطبان بسیار مهم است. تقریباً هر کسب و کاری می خواهد روزی گسترش یابد و بزرگ شود.

اغلب، گروه کوچکی از مشتریان فرصتی برای رشد فروش فراهم می کنند. به طور مثال اگر شما اگر بستنی بدون شیر تولید می کنید، باید روی مصرف کنندگانی تمرکز کنید که به لاکتوز حساسیت دارند و گیاهخوار هستند. آنها با به اشتراک گذاشتن ایده ها و بازخورد های تازه راه های ممکن برای گسترش را به شما نشان می دهند. مانع اصلی در راه انتخاب بخش مناسب، هدف گذاری، تعداد عواملی که باید در نظر بگیرید است. ممکن است برخی از آنها را نادیده بگیرید اما نتایج دقت کمتری خواهند داشت. اگر می‌ خواهید در کوتاه‌ ترین زمان به حداکثر سود آوری و کارایی هزینه برسید معیار های زیر را در نظر بگیرید:

• اطلاعات دموگرافیک
• اطلاعات جغرافیایی
• اطلاعات روانشناختی
• اطلاعات رفتاری

اکنون که با انواع آن آشنا شدید، نگاهی به نحوه شناسایی مخاطبان مناسب بیندازید.

اقتصاد به اشتراک گذاری:

«اقتصاد به اشتراک گذاری» به یک الگوی اقتصادی اشاره دارد که هدف آن به دست آوردن منبعی است که به طور کامل استفاده نمی شود. امروزه، اقتصاد اشتراکی تأثیر غیر قابل تصوری بر بسیاری از عناصر سنتی از جمله نیروی کار، صنعت و سیستم توزیع گذاشته است. این اثر قابل چشم پوشی نیست زیرا برخی از صنایع آشکارا در معرض تهدید هستند.

اقتصاد اشتراک گذاری با تغییر ماهیت برخی مفاهیم خاص از جمله مالکیت، دارایی ها و استخدام، بر کانال های بازاریابی سنتی تأثیر می گذارد. کانال های بازاریابی دیجیتال و کانال های بازاریابی سنتی از نظر عملکرد مشابه هستند که ارزش محصول یا خدمات توسط نوعی زنجیره تامین از تولید کننده اصلی به کاربر نهایی منتقل می شود.

با این حال، کانال‌ های بازاریابی دیجیتال شامل سیستم‌ های اینترنتی هستند که محصولات یا خدمات را از طریق شبکه‌ های دیجیتال ایجاد، ترویج و ارائه می‌کنند. تغییرات فزاینده در کانال های بازاریابی کمک قابل توجهی به گسترش و رشد اقتصاد اشتراک گذاری بوده است. چنین تغییراتی در کانال های بازاریابی باعث رشد بی سابقه و تاریخی شده است. علاوه بر این رویکرد معمولی، کنترل داخلی، کارایی و هزینه کم کانال های بازاریابی دیجیتال یکی از ویژگی های ضروری در کاربرد اقتصاد اشتراک گذاری است.

نمونه هایی از بازاریابی دیجیتال عبارتند از:

• بازاریابی رسانه های اجتماعی (SMM)
• بهینه سازی موتور های جستجو (SEO)
• بازاریابی موتور های جستجو (SEM)
• بازاریابی ایمیلی
• اتوماسیون بازاریابی
• تبلیغات دیجیتال
• بازاریابی محتوا

که نحوه ی عملکرد هرکدام در وب آنجل ذکر شده است.

چرا دیجیتال مارکتینگ؟

برخلاف بازاریابی سنتی، بازاریابی دیجیتال دارای مزایای زیر است:

1. قابل پیگیری و اندازه گیری
2. کارایی در بهینه سازی
3. دسترسی گسترده و هدفمند

در اینجا به بررسی مورد سوم میپردازیم:

دسترسی گسترده و هدفمند:

با میلیاردها کاربر در پلتفرم های شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، یوتیوب و لینکدین، دسترسی شما در درجه اول توسط بودجه شما محدود می شود. بسیاری از این پلتفرم‌ های شبکه های اجتماعی همچنین به شما این امکان را می‌ دهند که تبلیغات خود را به طور مثال برای مخاطبان خاص هدف قرار دهید. بر اساس جمعیت شناسی، علایق، و الگو های رفتاری هدف گذاری مجدد قرار دهید.

هدف گذاری مجدد نوعی بازاریابی است که به شما امکان می دهد تبلیغات مرتبط را به کاربرانی که از صفحات خاصی از وب سایت شما بازدید کرده اند نشان دهید. به عنوان مثال، اگر کاربری از یک فروشگاه آنلاین فروش مواد غذایی بازدید کرده و به صفحه محصولی که سیب می‌ فروشد رفته است.

فروشگاه مواد غذایی می‌ تواند پس از خروج کاربر از سایت و مرور سایر وب‌ سایت‌ ها، پلتفرم‌ های رسانه‌ های اجتماعی و برنامه های موبایل، کاربر را با تبلیغات مرتبط با سیب هدف قرار دهد. نتایج بازاریابی دیجیتال به مرور و عمیق در حال افزایش است عدم اهمیت به آن باعث افت در جذب مشتری و در نتیجه فروش میشود.

سخن پایانی:

یادگیری نحوه ی استفاده از این چتر بزرگ و نا محدود به شما کمک می کند محصولات و خدماتتان بهتر دیده شود. در این مقاله سعی شد به صورت کامل و مختصر درمورد بازاریابی دیجیتال توضیح دهم، همچنین به تفاوت بین بازاریابی دیجیتال و بازاریابی اینترنتی پی بردیم و فهمیدیم با بازاریابی دیجیتال محدود به ابزارهای اینترنتی نمی باشد. شما با تولید محتوای با کیفیت و با داشتن بهترین روش های سئو، با اشتراک گذاری مفید آنها میتوانید به نقطه ی مورد نظرتان نزدیک تر شوید.