زبان بدن دیجیتالی و تاثیرش بر فروش

ژست‌ها، حالت‌ها، تیک‌ها… زبان بدن ما منحصر به ‌فرده و چیزای زیادی در مورد ما میگه، به خاطره اینه که فروشندگان سنتی همیشه می‌دونن چجوری از اون برای فروش استفاده کنن. این سرنخ‌های ظریف به ما میگن که در هر شرایطی از کدوم استدلال بهتره استفاده کنیم، مشتری حوصله داره؟ یا توجه کامل خودش رو به ما می‌ده؟

آیا آماده خریده؟ چه پیشنهادهایی برایش جذاب‌تر به نظر می‌رسه و غیره. اینا منابع اطلاعاتی هستن که وقتی فروش آنلاین داریم وجود ندارن. به لطف زبان بدن دیجیتالی، همه چیز از بین نمی ره و شما همه چیزایی که در مورد مشتری بالقوه تون نیاز دارین رو می دونین و از سیگنال های ناخودآگاهشون برای امضای قرارداد نهایت استفاده رو می کنین.

نکته شگفت‌انگیز در مورد این فناوری اینه که به ما این امکان رو می‌ده که به انواع اطلاعاتی که در غیر این صورت نمی‌تونستیم بدست بیاریم، دسترسی پیدا کنیم.

زبان بدن دیجیتال چیست؟

زبان بدن دیجیتال به همه فعالیت های دیجیتالی یک کاربر، هم در وب سایت و هم در شبکه های اجتماعی میگن. بازدیدها، کلیک‌ها، فرم‌ها، لایک‌ها… همین کارهای کوچک هستن که اثر انگشت دیجیتالی هر فرد رو درست می کنن و درست مثل  زبان بدن «آنالوگ»، هر مشتری واقعی، منحصر به فرده. نرم‌افزارهایی مثل ردیاب‌های ایمیل و اسناد، CRM و ابزارهای هوشمند فروش، همه روش های فروش رو تغییر دادن.

نمایندگان فروش می تونن قبل از اینکه با مشتریاشون صحبت کنن همه چیز رو در مورد عادات و علایق اونا بدونن. اطلاعات مربوط به رفتار آنلاین مشتریان احتمالی، مثل صفحاتی که به اونا نگاه کردن و یا ایمیل هایی که باز کردن، زبان بدن دیجیتال نامیده میشن.

این روزها با تعامل کم چهره به چهره با همکاران یا همکلاسی ها، عملاً زبان بدنی وجود نداره. درک زبان بدن دیجیتالی در بازاریابی برای افرادی که متعهد به ایجاد روابط قوی هستن، حتی در انبوه تماس‌های کنفرانس، ایمیل‌ها، متن‌ها و تعاملات ضروریه. زبان بدن دیجیتال نه تنها می تونه تعاملات بین فردی شما رو تقویت کنه و شما رو از ترس و نگرانی که ارتباطات دیجیتال القا می کنه نجات بده، بلکه می تونه یک مزیت رقابتی در تیم شما هم ایجاد کنه که بر پایه ی شفافیت و همدلیه.

چرا باید از زبان بدن دیجیتالی استفاده کنیم؟

9 دلیل برای پیاده سازی زبان بدن دیجیتال در بازاریابی که به شما کمک میکنه از پتانسیل کامل داده های بزرگ استفاده کنین. مطمئناً واژه “داده های بزرگ” را شنیدین، اما آیا از اون در برنامه های بازاریابیتون استفاده می کنین؟ فعالیت روزانه ما بی نهایت داده تولید می کنه که در بیشتر موارد در فضای اینترنت گم می شن. با دونستن زبان بدن دیجیتالی شما مثل یه فرد دوزبانه میتونین با قدرت کامل از این اطلاعات  استفاده کنین.

۱. بسیار فراتر از گوگل آنالیتیکس عمل میکنه.

ابزار اندازه گیری گوگل پایه و اساس بسیاری از بازاریابان دیجیتالیه که هر روز به اون مراجعه می‌کنن. با اینکه نرم افزار بسیار مفید و کاملیه، اما وقتی می‌خواین که کاربرانتون رو تک تک بشناسین، فایده ای نداره درست مثل هر ابزار بازاریابی دیگه. ما باید از آنچه در اختیار داریم نهایت استفاده رو ببریم و برای راه‌حل‌های دیگه آماده باشیم.

۲. تمام معیارهای مهم رو تحت کنترل دارین

طبق کتاب Digital Body Language جنبه ضروری برای کنترل این زبان وجود داره، اونا معیارهایی هستن که همه ما باید بدونیم:

• منبع سرنخ ها: مشتریان بالقوه شما از کجا می آین؟
• ایمیل های باز شده: کدام عناوین بیشتر توجه رو به خودشون جلب می کنن؟
• تعداد فرم های ارسالی: فرم شما چند بار پر شده؟
• بازدید از وب سایت: هر چند وقت یک بار از وب سایت شما بازدید می شه؟
• بازدید از صفحه: چند صفحه مختلف بازدید شده؟
• اتوماسیون ایمیل: آیا اونا در جریان کار شما هستن؟
• تقسیم بندی لیست ها: در چه لیست هایی هستن و چه ارتباطاتی دریافت می کنن؟
• تبدیل های اخیر: آخرین تبدیل ها کدام ها بودن؟
• کلیک روی رسانه های اجتماعی: چجوری با صفحات فیس بوک، توییتر و لینکدین شما ارتباط برقرار می کنن؟
• امتیاز سرب: اقدامات اونا در وب سایت شما و اطلاعاتی که جمع کردین چه ارزشی داره؟

۳. می تونین به دیدن هر مشتری به عنوان یک فرد برید.

گاهی وقتا، وقتی نتایج اقدامات آنلاینتون رو ارزیابی می کنین، چیزی که می بینیم انبوهی از کلیک ها، بازدیدها، اقداماته… چیزی که معمولا به چشم نمیاد اینه که پشت هر کدام یک فرد متفاوت با پروفایل های بسیار متفاوتیه. زبان بدن دیجیتالی به ما این امکان رو میده که مشتریان بالقوه خودمون رو به  “فرد” تبدیل و اون جذابیت قدیمی استراتژی های فروش خانه به خانه رو که احیا کنیم.

۴. برای تعامل با هر مورد ارزش قائل بشین

همانطور که در بالا دیدیم، یکی از نکات کلیدی زبان بدن دیجیتالی، «نمره سرب» ه. این امتیاز همه اقدامات کاربر رو جمع می کنه تا به روشی ساده به ما بگه که کاربر به عنوان یک مشتری بالقوه چقدر “ارزش” داره. بی شک، این یه راه ساده برای اندازه گیری موفقیت استراتژی های بازاریابی شما و ایجاد مدل های پیش بینی دقیق در مورد رفتار کاربران هم هست.

۵. می تونین تبدیل هاتون رو بهبود بدین

مثل فروشنده های انالوگ که تمام جزئیات حرکات مشتریانشون رو برای بستن قرداد فروش بررسی می‌کنن، هدف اصلی ما هم از تجزیه و تحلیل زبان بدن دیجیتالی دونستن سرنخ هاییه که کاربران در حین جستجو در وب سایت و شبکه ها به ما میدن و اینکه کدام استراتژی در هر مورد بهتر عمل می کنه و زمان مناسب برای برخوردن به کمترین مقاومت در برابر پیشنهاداتمون کیه که در نهایت به بهبود فروش ما منجر بشه.

۶. میتونین به کاربرانتون در هر کجا که هستن دسترسی داشته باشین

زبان بدن دیجیتال مجموع همه اعمال یه کاربر در هر پلتفرمیه. دیگه نیازی نیست که وب سایت و شبکه های اجتماعیتون رو به طور جداگانه تجزیه و تحلیل کنین و ندونین که چجوری با هم هماهنگ میشن. علاوه بر این شما می تونین کاراتون رو با رفتار هر فردی تطبیق بدین تا در مکان عالی، در لحظه عالی به اون برسین.

 ۷.می تونین از اتوماسیون استفاده کنین

اتوماسیون روند جدید در عرصه مدیریته که به مدیریت بازاریابی دیجیتال و تبلیغات اجتماعی هم می پردازه. راه‌حل‌های جدید مبتنی بر هوش مصنوعی به شما امکان می‌ده در زمان صرفه‌جویی کنین و بهتر هم کار کنین، هزاران داده رو در عرض چند ثانیه جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل کنین.حتی کوچکترین جزییات هم از دید شما گم نمیشه!

۸.می تونین پیام ها و پیشنهاداتتون رو همگام سازی کنین

به لطف پلتفرم‌های بازاریابی آنلاین مانند Hubspot، می‌تونین تمام جزئیات پاسخ‌های مشتریان بالقوه خودتون رو به یکی از اقداماتتون تجزیه و تحلیل کنین. هیچ چیز بدتر از دریافت یه پیام تجاری بیش از حد در زمانی که هنوز برای خرید آماده نیستین وجود نداره، اما، خوشبختانه، دیگه این اشتباه رخ نمیده! حالا، همیشه می‌تونین یه پیام عالی با جذاب‌ترین پیشنهاد داشته باشین و از همه اون چیزی رو که در مورد مشتریانتون می‌دونین حداکثر استفاده رو ببرین.

۹.شما تمام داده هایی رو که برای ادامه بهبود کارتون نیاز دارین در اختیار دارین

دیجیتال مارکتینگ واقعاً یه تلاش مداومه که تموم نمیشه. هر استراتژی که در پیش می گیرین فرصتی برای به دست آوردن داده های بیشتره، که به عنوان پایه ای برای استراتژی های جدیدتره. این یه فرآیند بهبود مستمره که در اون اطلاعات شخصی کاربر در زمان خودش به شما مزیت فروش قطعی محصولتون رو می ده.

چجوری زبان بدن دیجیتالیتون رو بهتر کنین!

آیا خودتون رو به درستی روی صفحه نمایش می دین؟ این نکات به شما کمک می کند تا مهارت های ارتباطی از راه دورتون رو تقویت کنین، ارتباطات دیجیتال می تونه خسته کننده هم باشه. فردی رو در نظر بگیرین، یک مدیر سطح متوسطه، که به تازگی ایمیلی از رئیسش دریافت کرده، جمله ای که فکرشو درگیر کرده جمله آخر رئیسشه “خوب خواهد شد.” ایا رئیسش در حال فکر کردن بیش از حد به موضوعاتیه؟ کارمند قسم می خوره که رئیسش ناراضیه. اما واقعا رئیسش ناراحته؟ آیا کارمند خراب کرده؟

علائم نقطه‌گذاری و کوتاه‌نویسی ما رو درگیر عدم اطمینان، شک به خود، اضطراب، عصبانیت، نفرت از خود و بی‌اعتمادی می‌کنه. برای اینکه بدونیم روش های ارتباطی امروز ما گیج کننده تر از همیشه است به مدرک زبان شناسی نیاز نداریم. چرا؟ خوب، چون درک ما از زبان بدن تقریباً همیشه از طریق تعاملات چهره به چهره بوده.

هیچ متخصص سنتی زبان بدن نمی تونست پیش بینی کنه که یه روزی اکثر ارتباطات ما مجازی بشه. ارتباطات معاصر بیش از هر زمان دیگه ای به نحوه گفتن چیزی بستگی داره تا اون چیزی که میگیم، یعنی زبان بدن دیجیتالی ما. وقتی اینترنت اومد، به همه یک دایس و یک میکروفون داده شد، اما به کسی گفته نشد که چجوری از اونا استفاده کنن. همه ما همینطور که پیش می رفتیم چیزهایی رو اضافه کردیم، اشتباهاتی که ما در این مسیر مرتکب شدیم عواقب واقعی در تجارت داشته.

یه مطالعه تحقیقاتی با شرکت استراتژی و بینش Quester به نام «بحران ارتباطات دیجیتال» منتشر شد تا چالش‌هایی رو که همه ما در ارتباطات دیجیتالی در محل کار با اون مواجهیم، مشخص شه. از طریق نظرسنجی از تقریباً 2000 کارمند اداری، مشخص شده که بیش از 70 درصد از همکاران خود نوعی ارتباط نامشخص رو تجربه کردن. اون چیزی که حالا در زبان بدن به طور ضمنی وجود داره باید در زبان دیجیتالی بدن ما صریح باشه.

هر کدوم از ما به‌عنوان بازاریاب ممکنه انتظارات و غرایز متفاوت در مورد اینکه آیا باید یه پیامک در مقابل این ایمیل بفرستیم، یا چه زمانی با کسی تماس بگیریم، چه مدت منتظر بمونیم تا جواب ایمیل یا تماس و یا پیامک شخصی رو بدیم و چجوری یه«متشکرم» دیجیتالی یا عذرخواهی بدون عذرخواهی بنویسیم، داشته باشیم. صادقانه به نظر میاد اگه بگیم همین انتخاب‌های به ظاهر کوچک، میتونن نزدیک‌ترین روابط ما رو در محل کار تقویت یا ویران کنن (البته منظورم زندگی شخصی تون نیست).

اکثر اتاق‌های هیئت‌مدیره، محل‌های کار و کلاس‌های درس، شرایط لازم برای تقویت ارتباطات واضح رو به حداقل می‌رسونن که منجر به بی‌اعتمادی، رنجش و ناامیدی های زیادی میشه. تیم های دورتر بیشتر در معرض این احساسات منفی هستن چون تعاملات چهره به چهره کمتری دارن. عملا در حال حاضر هیچ زبان بدنی برای خوندن وجود نداره. وقتی صفحه نمایش ما رو از هم جدا می کنه چجوری می تونیم متصل بمونیم؟

پاسخ در درک نشانه‌ها و سیگنال‌هاییه که با زبان بدن دیجیتالیمون ارسال می‌کنیم و یاد می‌گیریم اونا رو برای ایجاد پیام‌های واضح و دقیق تنظیم کنیم. اون چیزی که در زبان بدن سنتی پوشیده بود، حالا باید با زبان بدن دیجیتال صریح باشه. با تعبیه درک واقعی از زبان بدن دیجیتالی در محل کارتون، فرآیندهای ارتباطی می‌تونن ساختار و ابزارهایی رو فراهم کنن که از محیطی پر از اعتماد پشتیبانی کنن.

این مهارت، به نوبه خودش، منجر به کارآیی بسیار زیاد و یه ارتباط ایده آل جدید میشه، که در اون زبان و علائم نگارشی که در همه رسانه ها استفاده می کنیم، دقیق و آگاهانه در نظر گرفته شده باشن، و ما همیشه حواسمون به واکنش گیرندگانمون باشه. حالا چهار اصل از سیگنال‌ها و نشانه‌های دیجیتالی زبان بدن رو که هر روز هم اونا رو ارسال می‌کنیم بررسی می‌کنیم و می‌تونیم یاد بگیریم که از اونا درست استفاده کنیم و البته شما می‌تونین در زندگیتون کاملش کنین.

1. رسانه یه پیامه که از همه کانال های ارتباطی یکسان ایجاد نمیشه. دونستن نحوه و زمان استفاده از هر کدوم به شرایط ایجاد شده بستگی داره. هر کانال مجموعه‌ای از معانی و زیرمتن‌های اساسی رو به همراه داره و دونستن اینکه چجوری در این مجموعه معانی پنهان حرکت کنین، نشونه‌ای از هوش دیجیتالی و در نهایت حرفه‌ای بودن شماست. اگه گیر کردین، از خودتون بپرسین، پیامتون چقدر مهم یا فوریه؟ و با چه کسی در ارتباطید؟ بعد از پاسخ درست، باید بدونین چی بهتره – ایمیل، Slack، تلفن یا پیامک؟ و البته باید بدونین که: شما به یک یا دو کانال ارتباطی محدود نیستین. جابجایی بین کانال ها راه خوبی برای نشون دادن تغییر فوریت یک پیام یا حتی برای نشون دادن نزدیکی یه رابطه ست.
2. نقطه گذاری معیار جدید احساسه در دنیای دیجیتال ما، صفحه‌های نمایش ما سیگنال‌ها و نشانه‌های غیرکلامی رو فیلتر می‌کنن که 60 تا 80 درصد از ارتباطات چهره به چهره رو تشکیل می‌دن و ما رو مجبور می‌کنن تا با منطق احساسی رایانه‌ها سازگار بشیم. ما بدون نشانه ها ارائه میشیم. برای جبران، سبک ارتباطی ما برای تأثیرگذاری بر علائم نگارشی متکیه. در تلاش برای القای لحن متن و شفاف سازی احساساتمون، ممکنه از علامت تعجب، حروف بزرگ یا بیضی استفاده کنیم، یا دکمه “پسندیدن” یا “عشق” رو روی پیام هایی که دریافت می کنیم فشار بدیم. اما به جای وضوح، گاهی اوقات اتکای ما به علائم نقطه گذاری و نمادها می تونه سردرگمی بیشتری ایجاد کنه. توصیه من در مورد علائم نگارشی و نمادها اینه که از اونا عاقلانه استفاده کنین. اگه نگران لحن دیجیتالیتون هستین، یکی از راه‌های روشن کردن احساسات خود به صورت دیجیتالی، زبان مستقیم و قابل درک شکلک‌هاست. در حالی که ایموجی ها ممکنه برای برخی منحنی یادگیری باشن، اما می تونن برای افزایش کارایی محل کار و پرورش فرهنگ سازمانی شفافیت بسیار مهم باشن.
3. زمان بندی معیار جدید احترامه تعاملات چهره به چهره مستلزم اینه که هر دو طرف به طور همزمان در دسترس باشن. امروزه این امکان کمتر وجود داره، چون بیشتر ما در تلاشیم تا از صندوق های ورودی مختلفمون مطلع بشیم. این اغلب به این معنیه که ارتباطات با سرعت کمتری انجام میشه. در دنیایی که به دیجیتال متکیه، کوچکترین مکث بین پیام ها معنایی تقریباً اپرائی به خودش می گیره. مسئله اینه که در اکثر مواقع عدم پاسخ به هیچ وجه معنی نداره. طرف مقابل به سادگی گره خورده، ایا مخاطب کار دیگه ای انجام می ده، متوجه نشده که پیامی دریافت کرده، صدای گوشیش رو خاموش کرده یا فراموش کرده یا گوشیش را جایی گذاشته که در دسترسش نیست. با این حال، ما همیشه می‌تونیم با تشویق هنجارهای ارتباطی و بهترین شیوه‌ها برای دفترتون، مثل اضطراب‌های مربوط به انتظارات، زمان‌بندی رو کاهش بدیم. برای مثال، مدیران بازاریابی می‌تونن زمان پاسخگویی به ایمیل رو در عرض یه ساعت تعیین کنن، به‌ویژه اگه زمان حساسه یا با مشتری مواجه می‌شن تا از مسئولیت‌پذیری در کل تیم اطمینان حاصل کنن.
4. «To»، «Cc» و «Bcc» نشانه‌های جدید گنجاندن هستن. ایمیل رو به عنوان یه رویداد ورزشی در نظر بگیرین. شما و هر کس دیگه ای که در کادر “to:” قرار داره، ورزشکاران هستین. اگه به کسی «cc:» یا «bcc:» نمی‌پردازین، فقط تمرین می‌کنین، قبل از مسابقه جمع می‌شین یا با دوستتان توپ رو به اطراف پرتاب می‌کنین. وقتی ناظران رو به cc اضافه می کنین، ناگهان افراد دیگه ای شروع به پر کردن جایگاه ها می کنن. افراد بیشتری رو به Bcc اضافه کنین، و حالا صندلی‌های VIP جعبه رو با پیش اهنگان، مربیان و استخدام‌کنندگان پر کنین. از اینجا، مخاطرات بالا می ره. اگه انتخاب کنین که فقط به ورزشکار دیگر پاسخ بدین، یک مکالمه خصوصی دارین که هیچ کس دیگه ای نمی تونه اون رو بشنوه، در حالی که “پاسخ به همه” معادل صدای بلندیه که از بلندگوهای بالای سر میان و کل استادیوم می تونن بشنون. پاسخ همه، ccs و bccs در اکثر مکان‌های کاری، ضروریه، اما از خودتون بپرسین که واقعاً باید شامل چه کسانی بشه. دیگه اینو باید تشخیص بدین، چون بعضی افراد اصرار دارن که بخشی از همه چیز باشن. پاسخ به همه باید محدود به اطلاعات با اولویت بالا باشه که می‌خواهین با کل تیم به اشتراک بذارین: جلسات، اطلاعیه‌ها، دستور کارها و اطلاعات کل سازمان. همیشه نسبت به سطح پویایی قدرت و سطوح اعتماد به گیرندگانتون آگاه باشین و وقتی پیامی دریافت می کنین که شما رو غافلگیر می کنه از نتیجه گیری سریع خودداری کنین. به عنوان یه نماینده فروش، نحوه استفاده شما از این اطلاعات می تونه تفاوت بین بسته شدن یا نشدن معامله باشه. برای نمایندگان فروش، زبان بدن دیجیتال نشونه‌ای از اینه که مشتری به دنبال حله چه چالش‌هاییه و چه راه‌حل‌هایی رو در نظر می‌گیره. کارلی وسکات، مشاور ارشد رشد ، می‌گه: «یه نماینده فروش می‌تونه با خوندن زبان بدن دیجیتالی خودش، بدون توجه به اینکه در چه مرحله‌ای از خریده، چیزهای زیادی درباره مشتری بالقوه اش بفهمه. این اطلاعات فقط در اولین تماس آشنایی مفید نیست. زبان بدن دیجیتال در کل چرخه خرید اهمیت داره و می تونه نشون بده که [یک مشتری] در کدوم مرحله از خریده و همینطور شخصیت و حوزه مورد علاقه اش چیه”

در اینجا بعضی از فعالیت‌های مختلف وجود داره که ممکنه در زمان یادگیری زبان بدن دیجیتال مشتریتون ارزیابی کنین: فرم ارسالی، بازدیدهای صفحه کانالی که شخصی رو به وب‌سایت شما آورده، ایمیل های باز شده/تعامل موضوعات مورد علاقه مرحله قیف محتوا (ToFu، MoFu، BoFu) زمان‌های فعال روز

چجوری از زبان بدن دیجیتال استفاده می کنین

در طول کل فرآیند فروش، نمایندگان می‌تونن از زبان بدن دیجیتالی برای سنجش میزان علاقه واقعی مشتریهاشون استفاده کنن. این به نوبه خودش می تونه به هدایت سطوح مشارکت نمایندگان کمک کنه. اطلاع رسانی اولیه زبان بدن دیجیتال ابزاری عالی برای شکل دادن به تماس‌ها و تصمیم‌گیری در مورد اینه که چقدر زمان صرف تلاش برای جذب افراد برتر و ترغیب اونا برای رزرو جلسه اختصاص دادینه.

با ابزار ردیابی ایمیل HubSpot، می‌تونم ببینم که یکی از مشتریان احتمالی من چندین بار ایمیلی رو باز کرده این در حالیه که شما افرادی دارین که تک تک ایمیل‌هایتون رو باز می‌کنن و پاسخ نمی‌دن و حتی افرادی که هیچ کدوم از ایمیل‌های شما رو باز نمی‌کنن. دونستن میزان تعامل مشتریان احتمالی با ایمیل‌های شما، به نمایندگان شما اجازه می‌ده تا مشتریانی رو که درگیر موضوعی مرتبط با حوزه کاری شما هستن رو نسبت به مشتریانی که درگیر این موضوع نیستن، اولویت بدن.

همینطور می تونه به شما در تصمیم گیری راجع به این که چه زمانی ایمیل ارسال کنین یا تماس تلفنی برقرار کنین هم کمک کنه. اگه متوجه شدین که کسی همیشه ایمیل‌ها یا محتوا های شما رو ساعت 7 بعد از ظهر می‌خونه، ممکنه بخواهین همون زمان تماس بگیرین یا ایمیلتون رو بفرستین چون واضحه که در اون زمانه که برند شما رو ارزیابی می‌کنه.

قبل از اولین گفتگو وقتی یه مشتری بالقوه در سایتتون پیدا میشه، همه اطلاعات و زبان دیجیتالی بدنش در CRMتون در دسترسه. وقتی که به یه نماینده فروش اطلاع داده می شه که یک سرنخ جدید وجود داره، اولین واکنش اونا باید ارزیابی زبان بدن دیجیتال اون سرنخ باشه تا همه چیز رو در مورد مراحل بعدیش مطلع کنه. علاوه بر این زبان بدن دیجیتال برای سنجش میزان آگاهی مشتری از شرکت یا برندتون عالیه.

اگر شخصی حجم زیادی از محتوای شما رو مطالعه کرده و در سراسر سایت شما دیده شده، می دونین که ممکنه برای مطالب و گفتگوهای جدی تری آماده باشه. برعکس، اگه شخصی فقط یک صفحه رو خونده باشه و بعد درخواست ملاقات ارسال کرده باشه، می‌تونین از نظر نحوه برخورد با تماس و مطالبی که با خودتون میارین با هم فرق داشته باشه.

اگه مشتری بالقوه 40 بازدید از صفحه داشته باشه و تقریباً  به همه محتوای استراتژی وب‌سایت و بهینه‌سازی تبدیل نگاه کرده باشه احتمالا می‌تونم فرض کنم که اونا می‌خواین در تماس ما درباره طراحی مجدد وب‌سایت بحث کنن، و من می‌تونم برای این موضوع آماده شم. همینطور می تونین ببینین که چند نفر از یه شرکت در حال مشاهده مطالب و دانلودهای شما هستن که می تونه نشون دهنده میزان تعامل و جدیت شما باشه.

در طول چرخه فروش حتی پس از اولین تماس اکتشافی، زبان بدن دیجیتالی به شما کمک می‌کنه تا با مشتری بالقوه تعامل داشته باشین و بر اساس اقدامات اونا، دسترسی تون رو شکل بدین. پس از پایان تماس فروش یا ارائه و ارسال یک سند، می‌تونین تعداد دفعاتی که اون سند باز می‌شه و کدام قسمت از سند بیشتر دیده می‌شه رو پیگیری کنین.

ابزارهای اسناد، مثل ابزاری که در مرکز فروش HubSpot وجود داره، برای مرحله قرارداد یا پیشنهاد هم ارزشمندن، چون نمایندگانتون می‌تونن ببینن بیشترین زمان رو صرف مشاهده کدوم سند کردن. یکی دیگه از شاخص های عالی، زمانیه که می بینین افراد دیگه در یه شرکت برای مشاهده اسنادی که شما ارسال کردین، حضور پیدا میکنن.

فرض کنین با یک شرکت کار کردین در طول پروسه خرید با دو ذینفع در تماس هستین. ناگهان، می‌بینین که رئیس اونا وارد می‌شه یا مدیرعامل اونا مستقیماً به وب‌سایت شما میره و شروع به مرور مطالعات موردی می‌کنه. این یک شاخص عالیه که همه چیز در حال حرکت در مسیر خودشه.صرف نظر از اینکه مشتریان بالقوه تون در کدام مرحله از مسیر خرید هستن، زبان بدن دیجیتال برای ارائه یه فرآیند فروش شخصی و موفق خیلی مهمه.

اگه اونا از زبان بدن دیجیتالی استفاده نکنن، نمایندگان شما اون طور که می‌تونن تجربه شخصی‌سازی شده‌ای رو به مشتریان بالقوه ارائه نمی‌دن و در نتیجه، به طور کلی معاملات کمتری رو هم می‌بندن. شما می‌تونین به تعداد دلخواه در یک تماس از مشتریان بالقوه سؤال بپرسین، اما زبان بدن دیجیتالی اونا چیزهای بیشتری رو به شما می‌گه و تصویر واضح‌تری از اون چیزی که واقعاً در جریانه به شما می‌ده.